کتاب «زن در شاهنامه» اثر جلال خالقی مطلق، سال ۱۹۷۱/ ۱۳۵۰ به آلمانی منتشر شد و سال ۱۳۹۵ با ترجمة احمد بینظیر از سوی نشر مروارید و در ۱۴۰۱ با ترجمة مریم رضایی توسط انتشارات دکتر محمود افشار نشر یافت. این پژوهش بر مبنای رسالة دکتری خالقی مطلق، نویسنده و شاهنامهپژوه و استاد بخش ایرانشناسی دانشگاه هامبورگ تألیف شده است.
در فصل نخست، «زنان نژاده» بانوان نامدار معرفی و داستانهای مربوط به آنان شرح داده میشود. این گفتار به دلیل تعدد زنان اشرافی مفصلترین بخش کتاب است. فصل دوم، «زنان غیراشرافی» به شرح ویژگی زنانی اختصاص دارد که پیوند نژادی با شاهان ندارند، ازجمله خدمتکاران و دایهها. فصل سوم، «جایگاه دختر در خانة والدین» به نامگذاری دختران و تعلیموتربیت آنان پرداخته است. در فصل چهارم، «مراسم عروسی» آیینها و شرایط ازدواج بررسی شده است. فصل پنجم، «گونههای مختلف ازدواج» به نکات مهم در سنتهای ایرانی و تمایز طبقاتی در قانون ازدواج اشاره دارد. در فصل ششم، «جایگاه زوجه در ازدواج» به روابط میان اعضای خانواده پرداخته شده است. در فصل پایانی، «جایگاه زنان در جامعه»، چگونگی حضور بانوان در اجتماع و فعالیتهای آنان ارزیابی شده است.
کتاب زن در شاهنامه که با پشتوانة علمی مؤلف در شاهنامهپژوهی و انتشار آثاری گرانسنگ در این حوزه به نگارش درآمده است، به روشنی جایگاه زنان را در تاریخ اسطورهای ایران نمایان میسازد. این اثر توجه به این نکته را محرز میکند که برای شناخت نظرگاه حقیقی حکیم طوس در باب بانوان، بایستی بیتهای اصلی و الحاقی را در این موضوع تفکیک کرد. برخی از ابیات به نادرستی به نام فردوسی شهرت یافتهاند. در ضمن غالبِ ابیات زنستیزانه در شاهنامه از زبان قهرمانان داستان و نشاندهندة باور عمومی اجتماع است، نه عقاید فردوسی. به زنان نهتنها از این دیدگاه که دلبران، دختران و مادران قهرمانان بودهاند، بلکه به دید شخصیتهایی مستقل و اثرگذار نگریسته شده است؛ بانوانی که سیاستمدار، خردمند و جنگاورند و ستایش میشوند.