رفتن به نوشته‌ها

برچسب: روایت های جمعی

معرفی نشریات و مجموعه مقالات تاریخ شفاهی (۳۰)

«تاریخ شفاهی و خاطرات عمومی»

کتاب «تاریخ شفاهی و خاطرات عمومی» با ویراستاری پائولا هامیلتون[1] و لیندا شاپِس[2]، نخستین‌بار سال ۲۰۰۸ از سوی انتشارات دانشگاه تِمپل در فیلادلفیا منتشر شد و ویراست دوم آن سال ۲۰۱۵ نشر یافت. هامیلتون دانشیار تاریخِ دانشگاه فناوری سیدنی و سردبیر نشریة مطالعات تاریخ عمومی، و شاپِس مورخ مرکز مطالعات تاریخی پنسیلوانیا و سردبیر نشریة مطالعات تاریخ شفاهی است. این کتاب بر اساس تحلیل طرح‌های تاریخ شفاهی مردم‌محور و تفسیر روایت‌های‌ گروه‌های مختلف از روزن مصاحبه‌های تاریخ شفاهی نگاشته شده و روش‌های گردآوری و تحلیل کیفی داده‌های شفاهی و نیز چالش‌ها و فرصت‌های پیشِ روی تاریخ شفاهی‌نگاران را تبیین می‌کند.

مجموعه‌ مقالات تاریخ شفاهی و خاطرات عمومی مشتمل‌است بر سه فصل که در هر فصل پس‌از مقدمه‌ای کوتاه راجع‌به موضوع، پنج مقاله جانمایی شده است. فصل اول با عنوان «ایجاد میراث مشترک»، بر کاربرد تاریخ شفاهی در مؤسسات رسمی و دولتی متمرکز است. تاریخ شفاهی و شکل‌دهی به حافظة جمعی در سنگاپور، تاریخ شفاهی بومیان کانادا و تاریخ شفاهی موزه‌ها از جمله مقالات مندرج در این فصل است. فصل دوم با عنوان «بازآفرینی هویت و جامعه»، بر مبنای رویکردهای غیررسمی و اغلب محلی نگاشته شده است. از جمله مقالات این بخش می‌توان به تاریخ شفاهی میراث ژاپن و تاریخ شفاهی لاتین‌تبارها در سانفرانسیسکو اشاره کرد. فصل سوم با عنوان «تغییر بیافرینید»، به افق‌های پیشِ روی تاریخ شفاهی در مطالعات فرهنگی اشاره دارد. طرح‌های دانش‌آموزی در مورد مهاجرت و تاریخ شفاهی افراد بی‌خانمان در فیلادلفیا از جمله مقالات این فصل است.

از منظر نویسندگان مقالات، خاطرات عمومی به روایت‌هایی اطلاق می‌شود که به‌جای تأکید بر زندگی شخصی افراد، به جنبه‌های اجتماعی، فرهنگی و تاریخی زندگی آنها می‌پردازد. این نوع خاطرات معمولاً شامل تجربیاتی است که تأثیر گسترده‌ای بر جامعه داشته‌اند و به‌عنوان بخشی از حافظة جمعی شناخته می‌شوند. تاریخ شفاهی با گردآوری و تحلیل این خاطرات، به حفظ و انتقال آنها به نسل‌های آینده کمک می‌کند و به درک بهتر تاریخ و فرهنگ جامعه یاری می‌رساند.

نکتة مهم دیگری که موردِ نظر تاریخ شفاهی‌نگاران این مجموعه بوده، توجه به ارتباط تنگاتنگِ تاریخ شفاهی و حافظة تاریخی است. حافظة تاریخی نقش مهمی در ساختاربندی هویت فرهنگی جوامع دارد زیرا به افراد حقیقی و حقوقی امکان می‌دهد تا گذشتة خود را به یاد آورده و آن را در چارچوب هویت جمعی حفظ نمایند. این حافظه شامل داستان‌ها و گزارش‌هایی است که از نسل‌های گذشته منتقل شده و افراد و جوامع از طریق بازگو کردن آنها تعلق و ارتباط بیشتری با گذشته پیدا می‌کنند. در واقع به‌عنوان ابزاری برای مقاومت در برابر فراموشی عمل می‌کند.

مجموعه مقالات تاریخ شفاهی و خاطرات عمومی با ایجاد پیوند میان تاریخ شفاهی و مردم‌شناسی و جامعه‌شناسی به پژوهشگران تاریخ شفاهی و علاقه‌مندان مطالعات فرهنگی کمک می‌نماید تا با بهره‌مندی از ابزارها و روش‌های مناسب، تاریخ را از منظر دیدگاه‌های مختلف و با تکیه بر روایت‌های شخصی بازنمایی کنند.


[1] . Paula Hamilton

[2]. Linda Shopes

نظرات بسته شده است

به‌کارگیری روایت‌های شخصی در علوم اجتماعی و تاریخ

امروزه روایت‌های شخصیِ برآمده از زندگینامه‌های خودنوشت، مصاحبه‌های تاریخ شفاهی و کتاب‌های خاطرات، منابع ارزشمندی در راستای درک روابط میان مردم و اجتماع به شمار می‌آیند. مورخان و پژوهشگران علوم اجتماعی با تحلیل گفته‌های مردم در باب زندگی شخصی و رخدادهای پیرامون آن، زمینة تبدیل آن را به روایت‌های جمعی فراهم می‌آورند. با شکل‌گیری روایت‌های جمعی در بستر تعاملات فردی، برقراری پیوند میان گذشته و آینده میسّر می‌شود و بدین‌شکل، می‌توان داده‌های حاصل از آن را تفسیر و تبیین کرد.

کتاب قصه‌گویی: به‌کارگیری روایت‌های شخصی در علوم اجتماعی و تاریخ تألیف مِری ماینِز، جِنیفر پیرس و باربارا لَس‌لِت، یکی از منابع کاربردی در زمینة اهمیت روایت‌های فردی و تأثیر آن در بازنمایی تجارب جمعی قلمداد می‌شود. نویسندگان این مجموعه، از روایت‌های شخصی مردم به‌عنوان منابع تجربی در تکمیل مطالعاتشان بهره بردند و با رویکرد میان‌رشته‌ای، نقش این روایت‌ها را در بازشناسی جوامع بررسی کردند. در فصول پنج‌گانة کتاب، حول موضوعاتی همچون ذهنیت و روایت‌های فردی، داستان‌های متقاطع (هم‌پوشان)، روایت‌های شخصی در بافت تاریخ، روش‌شناسی بازگویی داستان‌های زندگی، و روایت‌های فردی و برخورد میان‌ذهنی، با نگاهی عمیق تأمل شده است.

علاوه‌بر این، توجه به جامعة‌ پژوهش و مطالعات موردی، از خاطرات کارگران آلمانی گرفته،‌ تا مصاحبه با حقوقدانان فرانسوی و زنان فعال در اتحادیه‌های کارگری انگلستان، تأکیدی است بر اهمیت انعکاس صداهای به حاشیه رانده شده در تاریخ. مؤلفان با تکیه بر روش‌های خلّاقانه در تفسیر روایت‌ها در سطوح خُرد و کلان، بر تأثیر کنش‌های فردی و عوامل انسانی در ساختار جامعه صحه گذاشتند. تحلیل روایت‌ها فراتر از مشارکت در حوزه‌های تجربی، در جهت‌دهی به نظریه‌هایی در باب ارتباط فرد و اجتماع نقشی انکارناپذیر دارند. داستان‌های مردم طیف وسیعی از منابع تاریخی، علمی، اجتماعی و فرهنگی را تولید می‌کنند که صرفاً داده‌های فردی محسوب نمی‌شوند، چون در زمان‌ها و مکان‌های خاصی شکل گرفته‌اند و از این حیث، از شناخت فرد به سمت آگاهی از جامعه پیش می‌روند. روایت‌های فردی پس‌از بیان به هر شکل اعم از خاطرات یا مصاحبه‌ها یا زندگینامه‌ها، دیگر فردی باقی نمی‌مانند، بلکه مرزهای فردیت را درمی‌نوردند و در بطن جامعه معنا پیدا می‌کنند. به چالش کشیدن داستان‌های زندگی، موجبات تحلیل یافته‌ها با نگرش‌های هدفمند را فراهم می‌آورد و نظریه‌های جدیدی را در اختیار عموم قرار می‌دهد.

بی‌تردید مطالعة این پژوهش،‌ راهنمای مورخان و پژوهشگران علوم اجتماعی خواهد بود تا با رویکردهای تبدیل روایت‌های شخصی به جمعی آشنا شوند و روش‌های به‌کارگیری این روایت‌ها را درک کنند.

خارج شدن از نظر