ستاره فرمانفرماییان (۱۲۹۹، شیراز- ۱۳۹۱، لس آنجلس) استاد دانشگاه، نویسنده و پیشگام در مددکاری اجتماعی ایران بود. او فرهیختهای خردمند و از تأثیرگذارترین چهرههای فرهنگی معاصر بود؛ بانویی از دیار شعر و ادب که با دستانِ آفرینندهاش، مددکاری اجتماعی را در ایران شکوفا کرد.
«دختری از ایران» خاطرات خودنوشت ستاره فرمانفرماییان، فرزند عبدالحسین فرمانفرماییان را دربر میگیرد که نخستینبار سال ۱۹۹۳م/ ۱۳۷۲ش. در لندن، با ویراستاری دانا مانکِر منتشر شد و اندکی پساز انتشار، جای خود را در میان خوانندگان ایرانی باز کرد و توسط مترجمانی همچون مریم اعلایی، هوشنگ لاهوتی و ابوالفضل طباطبایی به فارسی ترجمه و از سوی ناشران مختلف وارد بازار نشر شد.
این کتاب در چهار بخش (هجده فصل) به رشتة تحریر درآمده است. بخش اول، «حرمسرای شازده»، به شرح زندگانی نویسنده در دوران کودکی و نوجوانی اختصاص دارد. بخش دوم، «ینگه دنیا»، داستان تحصیل در رشتة مددکاری، بهعنوان نخستین دانشجوی دانشگاه هاروارد را روایت میکند. بخش سوم، «خانم»، فرازونشیبهای شکلگیری مدرسة مددکاری اجتماعی تهران را مجسّم میکند، و بخش چهارم، «زمینلرزه»، به حوادث پس از پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته است.
دختری از ایران با متن ساده و روان و در قالب اثری تاریخی- ادبی، زندگینامه و فعالیتهای حرفهای بانویی را به تصویر میکشد که ریشه در خواصِ جامعه داشت، اما شنیدن صدای آلام عوام، او را مصمم ساخت تا عشق را به فنسالاری پیوند زند و از دل آرزو تحوّل پدید آورد. مهارتهای برآمده از انساندوستی او در قامتِ یک کنشگر جامعنگر، دستاوردهای نوینی را در مددکاری اجتماعی ایران پدید آورد. کاش ایرانِ ما، باز هم از این دختران داشته باشد.
نظرات بسته شده است