رفتن به نوشته‌ها

برچسب: اکبر اعتماد

«شکل‌گیری مؤسسة تحقیقات و برنامه‌ریزیِ علمی و آموزشی به روایت دکتر اکبر اعتماد»

نظام‌های آموزش عالی یکی از ساختارهای موجود در هر جامعه برای بقاء، توسعه و رسیدن به اهداف موردِ انتظار از آنها در طول زمان به‌شمار می‌آیند،‌ و البته نیازمند تغییر و تحول. متخصصان تعلیم‌وتربیت بر این باورند که برنامه‌ریزی به‌منظور تجدیدِ نظر در عملکرد گذشته و کنونی نظام‌های تربیتی باید در پرتو بررسی پیشینة تاریخی تحولات مرتبط با این حوزه صورت پذیرد.

تأسیس وزارت علوم و آموزش عالی در نیمة دوم دهة ۱۳۴۰ و به دنبال آن بنیان‌گذاری مؤسسة تحقیقات و برنامه‌ریزیِ علمی و آموزشی یکی از اقدامات حائز اهمیت در این راستا قلمداد می‌شود. دکتر اکبر اعتماد که مدتی پس‌از بازگشت به ایران به معاونت علمی و تحقیقاتی وزارت علوم و ریاست کمیسیون بررسی مؤسسات تحقیقاتی منصوب شده بود، به لزوم ایجاد مؤسسة تحقیقات پی برد. او طرح تأسیس مؤسسه را تهیه و ارائه کرد و پس‌از تصویب قانون ایجاد مؤسسه در مجلسین، به ریاست آن منصوب شد. دکتر اعتماد در کتاب «برنامة سازندگی علوم و آموزش» ضرورت تأسیس این مؤسسه و فرازوفرود فعالیت‌‌های آن را در سال‌های اولیه تشریح کرده است. او به دو دلیل اصلی در لزوم بنیان‌گذاری مؤسسه اشاره می‌کند:

اول اینکه در شرایط آغاز به کار وزارت علوم، لازم بود تا مؤسسة تحقیقات بخشی از وظایف این وزارتخانه را با استقلال عمل بر عهده گیرد. مؤسسه از لحاظ اداری کاملاً مستقل بود و طبق ضوابط قانون هیئت امنای دانشگاه‌ها اداره می‌شد. البته در عین اینکه در تصمیم‌گیری استقلال داشت، پاسخگوی نیازهای وزارت علوم بود. دومین دلیل که دکتر اعتماد را برآن داشت تا به تأسیس مؤسسه بیندیشد، این بود که آن زمان تعداد زیادی از جوانان تحصیلکردة ایرانی از کشورهای مختلف به ایران بازگشته بودند. در آن میان، کسانی بودند که هم انگیزة تحقیق داشتند، و هم سودای خدمت به کشور. این افراد با توجه به محیطی که برای رشد فکری آنان فراهم شده بود، به کار در مؤسسه روی آوردند.

پس‌از شکل‌گیری مؤسسه در سال ۱۳۴۸، مرکز اسناد و مدارک علمی به همراه سه مرکز دیگر یعنی مرکز سیاست علمی و پژوهشی، مرکز برنامه‌ریزیِ آموزشی، و مرکز خدمات کتابداری،‌ فعالیت‌های خود را در قالب جدید ادامه دادند و به دستاوردهای مهم و اثربخشی در حوزة برنامه‌ریزیِ آموزش عالی دست یافتند.

نظرات بسته شده است

برنامه‌ریزیِ دانشجومحور از منظر یادداشت‌های دکتر اکبر اعتماد

امروزه بسیاری از متخصصان تعلیم‌وتربیت بر این باورند که تجدیدِ نظر اساسی در عملکرد گذشته و کنونی نظام‌های تربیتیِ هر کشور،‌ باید در پرتو بررسی پیشینة تاریخی تحولات آموزشی و تحلیل وضعیت کنونی نظام آموزشی صورت پذیرد. به عبارتی با بهره‌گیری از روند اصلاحات آموزش عالی در طول زمان و توجه به اینکه بر چه مبنایی و از چه عواملی نشئت گرفته، زمینه برای استفادة هرچه بیشتر از تجارب پیشینیان فراهم می‌آید.

دکتر اکبر اعتماد یکی از شخصیت‌هایی است که کشف نظراتش،‌ افق‌های روشنی را به‌منظور اصلاح آموزش علوم و نیز ساختار نظام آموزش عالی کشور به‌دست می‌دهد. او در فواصل سال‌های ۱۳۴۴ تا ۱۳۵۲ به‌طور مستقیم در جریان رشد و تحول نظام آموزش عالی بود و در وزارت علوم و آموزش عالی و مؤسسه تحقیقات و برنامه‌ریزی علمی و آموزشی منشاء خدمات ماندگاری شد. تعمق در یادداشت‌های دکتر اعتماد که در کتابی با عنوان «برنامة سازندگی علوم و آموزش» منتشر شده، ابعاد مختلف اصلاح نظام‌های آموزشی، از مدیریت آموزشی تا نوآوری در سیستم آموزش عالی را دربر می‌گیرد. توجه به برنامه‌ریزی دانشجومحور از سوی متولیان نظام آموزش عالی،‌ یکی از موارد حائز اهمیت در این دیدگاه‌ها به شمار می‌آید و چه‌بسا برای برنامه‌ریزان کنونی این ساختارها بسیار کارآمد و راهگشا باشد.

از دیدگاه دکتر اعتماد، برنامه‌ریزیِ دانشجومحور بدین معناست که از میان مسائل مرتبط با آموزش عالی از جمله مدیریت مؤسسات آموزش عالی، ‌امر آموزش،‌ مسائل دانشجویان و …، دانشجویان در مرکز توجه نظام آموزشی قرار گیرند. در واقع سیستم هرمی که دانشجو در خدمت استاد، استاد در خدمت مدیر و مدیر در خدمت وزارتخانه باشد، تغییر کند و تمام ابعاد نظام آموزشی در خدمت نیازهای دانشجو به‌کار گرفته شود و برنامه‌ریزی‌ها در این راستا به اجرا درآید.

او بر این باور است که کیفیت محتوا و نحوة آموزش به نسل جوان،‌ کاربردی بودن دروس و دربرگیرندگی آخرین تحولات جهانی مرتبط با آن، در زمرة اولویت‌های آموزشی قلمداد می‌شود. امکانات مختلف یادگیری از جمله آزمایشگاه، کتابخانه و … نیز شایان توجه است. همین‌طور باید آماده‌سازی امکانات ورزشی، تفریحی و خوابگاه را نیز در نظر داشت. البته مهم‌تر از همة این موارد، اعتنا و احترام به دانشجویان است. دانشجویان نباید به‌عنوان گروهی غریبه در مقابلِ دانشگاه تلقی شوند. بایستی با آنان به گونه‌ای رفتار کرد که دانشگاه را متعلق به خودشان بدانند و در جهت ارتقای سطح آموزش‌وپرورش بکوشند.

نظرات بسته شده است