رفتن به نوشته‌ها

برچسب: علوم اجتماعی

تاریخ شفاهی مردم‌محور از روزنِ اندیشه‌های پُل تامپسون

امروزه تاریخ شفاهی به ابزاری کارآمد به‌منظور گردآوری حافظة تاریخی مردم و تحلیل تأثیرگذاری اقشار مختلف جامعه بر تحولات تاریخی بدل شده است. تبیین تصویری دقیق از مناسبات اجتماعی، فرهنگ عامه و بازشناسی هویت شهری، تنها شمه‌ای از دستاوردهای صدادهی به گروه‌های خاموش جامعه است. در این میان، پُل تامپسون به‌عنوان یکی از چهره‌های پیشگام در عرصة پژوهش‌های تاریخ شفاهی، در شناخت و اجرای طرح‌های تاریخ شفاهی مردم‌نگارانه نقش بسیار مؤثری داشته است. او در زمرة نخستین اشخاصی است که با به‌کارگیری روش تاریخ شفاهی در تحقیقات علوم اجتماعی، محققان را نسبت به جایگاه مردم در تاریخ‌نگاری آگاه کرد.

تامپسون نه‌تنها با ارائه نظراتش از خلال اجرای طرح‌های مختلف از جمله «زندگی خانوادگی و تجربة کاری»، «بازسازی جامعة بریتانیا» و «داستان‌های زندگی» روش‌های ثبت‌وضبط تاریخ مردم را تحلیل و به‌عنوان الگو ارائه کرده است؛ بلکه با انتشار مقالات و کتاب‌هایی نظیر «صدای گذشته»، «تاریخ شفاهی و جامعه» و «زندگی و کار»، دیدگاه‌های تخصصی‌اش را پیرامون مراحل شکل‌گیری و شکوفایی این نحله از تاریخ‌نگاری شرح‌وبسط داده است. او بر این باور است که تأکید بر روایت‌های شخصی و تجربیات افراد عادی، ضمن اینکه تاریخ را از انحصار نخبگان و روایت‌های رسمی خارج می‌کند، درک بهتری از زندگی روزمره، تلفیق فرهنگ‌ها و تحولات اجتماعی در دوران معاصر فراهم می‌آورد. انتشار تجربیات روزمرة طبقة کارگر که با جدیت از سوی او دنبال می‌شود، دستمایه‌ای برای پژوهشگران علوم اجتماعی به‌منظور اصلاح ساختارهای حاکم بر این طبقه ایجاد می‌کند.

مستندسازی روایت‌های شخصی مردم در کار و زندگی و روابط اجتماعی و بازشناسی داده‌های تاریخی، وجه تمایز پژوهش‌های تامپسون نسبت به سایر تاریخ شفاهی‌نگاران است. او نشان داد که آگاهی طبقاتی چطور ایجاد می‌شود و مردم به چه شکل بر تحولات اجتماعی تأثیر می‌گذارند و در این رویدادها عاملیت دارند. در واقع گروه‌هایی همانند کارگران، کشاورزان و زنان نه‌تنها تحت تأثیر وقایع تاریخی‌اند، بلکه خودشان نیز تاریخ‌ساز هستند. روش‌های نوینی که تامپسون در راستای ضبط صدای مردم به‌کار گرفت، از سوی طیف گسترده‌ای از علاقه‌مندان تاریخ شفاهی مورد استفاده قرار گرفت و حاصل آن، اجرای طرح‌های متنوع در این حوزه در سراسر دنیاست.  

نظرات بسته شده است

مردم‌نگاری ایرانی، یک بستر، چند رویا

کتاب «مردم‌نگاری ایرانی» سال ۱۴۰۰ به کوشش جبار رحمانی و با مقدمة علی بلوکباشی از سوی موسسة مطالعات فرهنگی و اجتماعی منتشر شد. رحمانی دانش‌آموختة انسان‌شناسی و بلوکباشی نویسنده و پژوهشگر مردم‌شناسی است. این اثر مشتمل است بر مقالات دوازده پژوهشگر که با نگارش تجربه‌های میدانی از تحقیق در لایه‌های مختلف اجتماع، زمینه‌های تبیین مردم‌نگاری ایرانی را بر مبنای دانش نظری و پژوهش میدانی فراهم آورده‌اند. این مجموعه مقالات در سه فصل دسته‌بندی شده است:

فصل نخست، «مردم‌نگاری در آن سوی مرزها» مقالاتی را دربر می‌گیرد که بر مبنای یافته‌های مردم‌نگاران ایرانی در اجتماعات غیرایرانی گردآوری شده است. در این فصل ضمن تأمل پیرامون پژوهش‌های میدانی و مواجهة انسان‌شناختی با آن، تجارب مردم‌شناسیِ شهری در هند و مردم‌نگاری در میان شیعیان هند تحلیل شده است. همچنین مردم‌نگارگری که برگرفته از پژوهش حول مردم‌نگاری با الهام از نگارگری است، مورد ارزیابی واقع شده است.

فصل دوم، «مردم‌نگاری در این سوی مرزها» به ارائه تجربیات مردم‌نگارانی که تحقیقاتشان داخل ایران و بر روی ایرانیان انجام پذیرفته، اختصاص دارد، و علاوه‌بر تبیین روش‌شناسی مصاحبه در مردم‌نگاری، به تجربة‌ مصاحبه با زنان متولد دهة ۱۳۳۰ به‌منظور بازتاب رویکرد مردم‌نگاری جنسیتی توجه شده است. تجربة مردم‌نگاری در بیمارستان و کثرت هنجارها در مردم‌نگاری ایرانی نیز از سایر مباحث طرح‌شده در این بخش است.

فصل سوم، «مردم‌نگاری در گذار از مرزها» به تحقیق بر روی مهاجران متمرکز است و ضمن تفسیر روش‌های میدانیِ مردم‌نگاری مهاجرت و درج ملاحظات نظری و رویه‌های عملی مرتبط با این مقوله، مردم‌نگاری در بین مهاجران افغانستانی در ایران را به‌عنوان نمونه‌ای از تجربه‌های مستندشده در این حوزه تفسیر کرده است. پایان‌بخش کتاب، تجزیه‌وتحلیل مباحث ارائه‌‌شده و تبیین افق‌های پیشِ روی مردم‌نگاری ایرانی با نگاه به آینده است.

گروهی از محققان با این دیدگاه که مردم‌نگاری متضمن مطالعة موقعیت زندگی واقعیِ مردم است، مردم‌نگاری ایرانی را به دو گروه تقسیم می‌کنند: سنت بزرگ و سنت‌های کوچک، و مقالات این مجموعه را در زمرة سنت‌های کوچک قلمداد می‌کنند که روایت توصیفی هریک، موضوعی تازه و روشی خاص را در فضاهای فرهنگی درون، برون و میان‌مرزی نشان می‌دهد. برخی از متخصصان نیز مردم‌نگاری ایرانی را به سه سنت دسته‌بندی‌ می‌کنند: سنت مردم‌نگاری ایرانیِ قدیم که پژوهشگران ایرانی پایه‌گذار آن بودند، مردم‌نگاری ایرانی کلاسیک که مردم‌شناسان غربی در ایران پایه نهادند و مردم‌نگاری ایرانی مدرن که نسل جدید مردم‌نگاران ایرانی را شامل می‌شود و مقالات این اثر حول آن شکل گرفته است.  

کتاب مردم‌نگاری ایرانی برآن است تا ضمن به تصویر کشیدن وضعیت کنونی پژوهش‌های میدانی در این حوزه، روش‌شناسی و رویکردهای برآمده از دلِ تجربیات مردم‌نگاران را موشکافی کند. این محققان که از میان نسل تازة مردم‌نگاران به وادی عمل گام نهاده‌اند، نظرات و برداشت‌های خودشان را از دشواری‌های پژوهش میدانی و برقراری ارتباط و مصاحبه با مردم شرح داده‌اند. بدین‌سان فرآیند تحول مردم‌نگاری میدانی در ایران و پیشینة توجه به آن، از خلال همین دیدگاه‌ها تبیین می‌شود. متخصصان بر این نکته تاکید دارند که لازم است در آینده امکان و فرصت بیشتری به‌منظور هم‌افزاییِ یافته‌های محققان و ایجاد یک اجتماع علمی قوی‌تر فراهم شود تا مشارکت‌های نهادی برای توسعة‌ مردم‌نگاری ایران افزایش یابد.

نظرات بسته شده است