رفتن به نوشته‌ها

هجدهم اسفند، خاموشی دکتر سیمین دانشور، سروبانوی ادبیات داستانی ایران

سیمین دانشور (۱۳۰۰- ۱۳۹۰)، داستان‌نویس، مترجم و مدرس که در خانواده‌ای از طبقة ممتاز اجتماعی پرورش یافت. پدرش پزشکی حاذق و مادرش نقاشی زبردست بود. او که از کودکی به ادبیات علاقه‌مند بود، به سرعت با آثار ادبی کلاسیک آشنا شد و تحصیل در رشتة زبان‌وادبیات فارسی را پی گرفت و تألیف رسالة دکتری‌اش را زیرنظر استاد فروزانفر به پایان رساند. مدتی به استخدام رادیو درآمد و نخستین مقالاتش را منتشر کرد. در همین اوان با جلال آل‌‌احمد آشنا شد و ازدواج کرد. چندی بعد تحصیل در رشتة‌ زیبایی‌شناسیِ دانشگاه استنفورد را آغاز کرد و در خلال نوشتنِ دو داستان کوتاه به انگلیسی، داستان‌هایی را به فارسی ترجمه کرد. پس‌از بازگشت به ایران به تدریس اشتغال یافت و داستان‌نویسی را با جدیت ادامه داد. او نخستین بانویی بود که به‌صورت حرفه‌ای در زبان فارسی داستان نوشت و «بانوی ادبیات داستانی ایران» نام گرفت.

دانشور جریان داستان‌نویسی زنانه را قوت بخشید و زمینة برآمدن داستان‌نویسان زن را مهیّا کرد. او در آثارش که هرگز گردِ کهنگی بر آن نمی‌نشیند، راوی مسائل زنان است. دانشور با نثری ساده و روان و با به‌کارگیری تعابیر عامیانه در قالب توصیف‌های گویا، به حقوق ازدست‌رفتة زنان و بیم‌وامیدهای آنان می‌پردازد. وقایع فرعی در داستان‌هایش چنان با مهارت به طرح اصلی می‌پیوندند که جزئی از آن می‌شوند و در خدمت پیشبرد طرح قرار می‌گیرند. او در آثارش به جامعه از دریچة چشم زنان می‌نگرد و می‌کوشد تا هویت و جایگاه زنان را در بالندگی جامعه نشان دهد؛ زنانی که نه‌تنها دیده نمی‌شوند، بلکه نفی و انکار می‌شوند. دانشور بر این باور است که اگر جامعه توسط زنان شکل گیرد، صلح و صفا برقرار خواهد شد. او در «سووشون» چنین می‌نویسد: «کاش دنیا دست زن‌ها بود، زن‌ها که زاییده‌اند، یعنی خلق کرده‌اند و قدر مخلوق خودشان را می‌دانند؛ قدر تحمل و حوصله و یکنواختی و برای خود هیچ کاری نتوانستن را».

منتشر شده در بزرگداشت یاد و نام اساتید