ملکالشعرای بهار (۱۲۶۵- ۱۳۳۰)، ادیبی فرزانه، شاعری توانا و استادی ژرفنگر که در تمام این نقشها پیشگام بود و در اوج میدرخشید، میراثی ماندگار برای فارسیزبانان و ادبپژوهان برجای نهاد. اشعارش زمزمة پیروجوان در کوچه و بازار است و نغمههایش چنان در دلوجان ایرانیان نقش بسته که گذشت زمان گرد فراموشی بر آن نمینشاند. او بنیانگذار کرسی سبکشناسی در دانشگاه تهران بود و اثر پژوهشیاش در این زمینه، از منظری دیگر شخصیت ادبیاش را نمایان میسازد.
گرچه آثار متعددی در باب جایگاه علمی ملکالشعرای بهار به نگارش درآمده، اما تحلیل شاگردانش از شخصیت او، درک اثرگذاریاش را در ادب فارسی دستیافتنیتر مینماید. در این میان، دکتر حسین خطیبی در زمرة نخستین دانشجویان دکتری ادبیات فارسی دانشگاه تهران، سالها شاگرد ملکالشعرا بود. او رسالة دکتریاش را با راهنمایی ملکالشعرا به سرانجام رساند و پساز درگذشتش، کرسی سبکشناسی و مقام استادی ایشان به دکتر خطیبی واگذار شد. او در مصاحبة تاریخ شفاهی که با عنوان «تدبیر ماندگار» منتشر شده، به شرح روشهای تدریس و ویژگیهای آثار ملکالشعرا پرداخته است.
ملکالشعرا از دیدگاه دکتر خطیبی استاد مسلم ادب فارسی بود که نسبت به او، علاوهبر حق استادی، حق پدری داشت. به بیان او، ملکالشعرا از استادانی بود که وقت زیادی برای راهنمایی رسالههای دانشجویان صرف میکرد و از کوچکترین خطایی به سادگی نمیگذشت. او خودش را مسئول نادرستیهای احتمالی در رسالهها میدانست و نهایت دقت را مبذول میداشت. در ضمن به دلیل اینکه حافظهای قوی و منسجم داشت، هر آنچه از متون نظم و نثر میخواست، همیشه در دسترس و حافظهاش داشت و این خصوصیت، او را به استادی شاخص بدل کرده بود.
دکتر خطیبی که بهطور مفصل در باب «هنر شاعری در سبک اشعار بهار» تحقیق کرده بود، او را شاعری جستجوگر توصیف میکند که توانست مضامین نو را در قالب سبکهای قدیم جای دهد و لغات تازه را به گونهای در بافت کلام قرار دهد که طبع خوانندگان پذیرای آن باشد. در واقع مضامین نو را در قالب سبک قدیم به بهترین شکل عرضه میکرد. ملکالشعرا علاوهبر احاطه در شعر و شاعری در نثر نیز شاخص و سرآمد بود. کتاب سبکشناسی (در سه جلد) او بهعنوان اثری جامع در ادب فارسی همچنان راهگشای علاقهمندانِ این حوزه است و از جنبههای مختلف تفسیر و بررسی میشود.