رفتن به نوشته‌ها

برچسب: حقوق معنوی

الزامات حقوقی و اخلاقیِ تاریخ شفاهی (۹)

سال‌ها پیش، آثار فکری نشر محدودی داشتند و چه‌بسا پدیدآورندگان توقع بهره‌برداری مادی از آثار خود نداشتند و از این‌رو حمایت قانونی از این آثار چندان ضروری نمی‌نمود، ولی در جهان امروز وضع دگرگون شده است. با گسترش فوق‌العاده آثار ادبی و هنری و ارزشی که آفریده‌های فکری از لحاظ اجتماعی پیدا کرده‌اند، قانون‌گذاران نمی‌توانند نسبت به آنها بی‌تفاوت بمانند یا از حمایت پدیدآورندگان آثار مزبور دریغ ورزند.

در راستای شرح حقوق مالکیت فکری لازم است به اصطلاح «حق مؤلف» یا «کپی‌رایت» توجه کرد که معنایی دوگانه دارد و از ریشة این واژه نشأت گرفته است. این واژه هم به معنای حق مالکیت و نظارت بر اثری از نویسنده، به عبارتی همان حق انحصاری، و هم به معنای حق تکثیر آن است. در زبان انگلیسی به علل تاریخی از این واژه منافع حقوقی مستفاد نمی‌گردد، در حالی‌که در زبان‌های دیگر، از جمله فرانسوی، آلمانی و اسپانیولی به معنای حق مؤلف به‌کار می‌رود. حقوق مؤلف در فرانسه‌ با قوانین دورة انقلاب پدیدار نشد. در آن زمان واژه «مالکیت ادبی و هنری» پذیرفته شده بود. سال ۱۸۶۵، زمانی‌که حقوق مؤلف جنبة قانونی به خود گرفت، قانون‌گذار واژه حقوق مؤلف را جایگزین واژه مالکیت کرد که در نخستین قانون در ۱۸۳۷ استفاده شد.

مالکیت ادبی و هنری یکی از شاخه‌های حقوق مالکیت فکری است که به حمایت از آثار ادبی، هنری و علمی می‌پردازد. حقوق مالکیت ادبی شامل حقوق مادی و معنوی است. حقوق مادی مشتمل‌بر حق مؤلف و حقوق مرتبط است که قابلیت انتقال به غیر را نیز داراست. حق مؤلف اشاره به پدیدآورندة اثر به‌عنوان اصیل دارد، اما حقوق مرتبط به‌منظور حمایت از همکاران و مددکاران اثر، به‌منظور اجرا و ارائه به‌عنوان متبوع است.

از جمله حقوق مصاحبه‌شونده که کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد، حقوق مادی و معنوی ناشی از مالکیت فکری مصاحبه‌شونده است. گاهی مصاحبه‌شونده برای انجام مصاحبه- به ویژه مصاحبه‌های علمی که با اعلام قبلی صورت می‌گیرد- مدت‌ها وقت صرف مطالعه، پژوهش و تهیه مطلب می‌کند که باید محترم شمرده شود و مالکیت او بر مطالبی که در حین مصاحبه بیان می‌کند،‌ مورد حمایت قرار گیرد. قاعده کلی که متخصصان مالکیت فکری بر آن پافشاری می‌کنند این است: «هر چیزی که ارزش کپی‌برداری داشته باشد، ارزش حمایت نیز دارد».

نظرات بسته شده است

الزامات حقوقی و اخلاقیِ تاریخ شفاهی (۸)

در طول پنجاه سال گذشته، حقوق مرتبط با حق کپی‌رایت به سرعت تکامل یافت و معاهده‌ها و کنوانسیون‌هایی برای ترویج خلاقیت‌های فکری، تشویق تولید آثار فکری و حفاظت از حقوق مالکیت پدیدآورندگان شکل گرفته است. کنوانسیون برن اولین تلاش بین‌المللی بود و پس از آن کنوانسیون ژنو راجع به حق مؤلف تصویب شد و در زمینة حقوق مرتبط هم کنوانسیون رم مطرح شد. همچنین کنوانسیون بین‌المللی حمایت از تولیدکنندگان آوانگاشت‌ها و سازمان تجارت جهانی در زمینه حمایت از حقوق مالکیت فکری شامل حقوق مؤلف و حقوق مرتبط اقداماتی انجام دادند. علاوه‌بر این سازمان جهانی مالکیت فکری (وایپو) دو معاهدة مهم، یکی در زمینة حقوق مؤلف و دیگری در زمینه حقوق مرتبط تدوین کرد. امروزه وایپو، معاهده‌های جهانی را با مشارکت کشورهای عضو، همراه با برنامه‌ها و فعالیت‌های دیگر مدیریت می‌کند.

دلایلی که برای حمایت از آثار کتبی ارائه می‌شود، برای آثار شفاهی نیز صدق می‌کند. پس اشخاص یا مؤسسات انتشاراتی نبایستی بدون اجازه راوی، به درج یا نشر سخنان او مبادرت ورزند. کنوانسیون برن شرط حمایت از آثار را ثبت اثر در دفتر کپی‌رایت محلی یا درج علامت خاصی بر روی نسخه‌های منتشرشده از آن، نمی‌داند. آثاری که به‌طور شفاهی ارائه می‌شوند هم طبق قاعده کلی از نظر کنوانسیون قابل حمایت‌اند. از آنجایی که محدوده قلمرو حمایت از آثار، منحصراً به موجب قانون کشوری که در آن تقاضای حمایت می‌شود، تعیین خواهد شد؛ کشورهای عضو کنوانسیون می‌توانند تثبیت ضبط اثر را به‌منزله شرط لازم برای حمایت مقرر دارند.

نظرات بسته شده است

الزامات حقوقی و اخلاقیِ تاریخ شفاهی (۲)

امروزه شناسایی پدیدآورندگانِ مصاحبه‌های تاریخ شفاهی، نحوة تفکیک و ایجاد تعادل بین حقوق آنان و تهیة الگویی برای رعایت سازوکار مناسب در این زمینه، به یکی‌ از دغدغه‌های اصلی مراکز آرشیوی، کتابخانه‌ها و مؤسسات فعال در زمینة اجرای طرح‌های تاریخ شفاهی بدل شده است. البته الزامات قانونی به تنهایی چارچوب مناسبی برای حمایت از آثار تاریخ شفاهی ارائه نمی‌کنند، بلکه رعایت ملاحظات اخلاقی از طرف مدیران پروژه‌های تاریخ شفاهی ضروری است. بایستی موارد اخلاقی در کلیة مراحل انجام مصاحبه مورد توجه واقع شود و در طول پروژه هم ادامه یابد؛ از اولین تماس برای انجام مصاحبه تا حفظ و نگهداری، انتشار، و به‌ اشتراک گذاشتن یافته‌های حاصل از پژوهش.

مصاحبه به‌عنوان اثری شفاهی، زاییدة تراوش‌های فکری پدیدآورندة آن است و باید مورد حمایت مقنن قرار گیرد. تفاوت کلام با نوشته فقط در طریقة انتشار است، والّا از نظر ماهیت تفاوتی ندارند. دلایلی که برای حمایت از آثار کتبی ارائه می‌شود، برای آثار شفاهی نیز صدق می‌کند. حتی در مورد آثار شفاهی باید دقت کرد که ممکن است ناطق هنگام صحبت دچار احساسات شود و تمایل نداشته باشد حرف‌هایش منتشر شود. پس اشخاص حقیقی یا حقوقی نباید بدون اجازة راوی به نشر صحبت‌های او مبادرت ورزند. 

نظرات بسته شده است