امروزه ورزش فوتبال در جامعة ایرانی تشکیلات وسیعی پیدا کرده و رقابتهای این ورزش بهطور مستمر دنبال میشود. ورزش بهطور عام و فوتبال بهطور خاص، جایگاه خود را بهعنوان جزئی از نظام اجتماعی این مرزوبوم تثبیت کرده است. بِرومبِرژه، مردمشناس فرانسوی کارکرد فوتبال را برای ایرانیان فراتر از مرزهای کشورشان میداند. به دیگر سخن، شرکت در جام جهانی را به منزلة مقدمهای برای حضور در جامعة جهانی قلمداد میکنند.
بررسی فوتبال بهعنوان پدیدهای اجتماعی و فرهنگی، طیف متنوعی از موضوعات را در بر میگیرد؛ از فرآیند اجتماعی شدن گرفته، تا تقویت هویت ملی و نقش آن در گذران اوقات فراغت. مهندس حسین کلانی فوتبالیست مردمیِ دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰، در مصاحبة تاریخ شفاهی که با عنوان «طلایهدار هشتِ سرخپوشها» منتشر شده، کارکردهای اجتماعی و منزلت مردمی فوتبال را تحلیل کرده است. به بیان او، با تعمق در سویههای اجتماعی شدن در جامعه اعم از خانواده، همسالان، مدرسه و رسانههای گروهی، میتوان به قدرت نفوذ فوتبال در لایههای مختلف این جوامع پی برد. فوتبال به شکل غیرمستقیم به مردم میآموزد که چطور با جامعه سازگار شوند و در این راستا بر روی کدامیک از قواعد تأکید بیشتری مبذول دارند.
شکلگیری جریان طرفداری از فوتبال باشگاهی و ملی در ورزشگاهها، تنها بخش کوچکی از جریان کلان اجتماعی توجه به آن را به نمایش میگذارد. اهمیت انسانشناختی فوتبال زمانی روشنتر میشود که به حجم گستردة برنامههای منتشرشده از رسانههای جمعی دقت کرد. فوتبال در ایران بستر فرهنگپذیری جوانان و نوجوانان را فراهم میآورد و آنان با حمایت از تیم محبوب خود، با هویت گروهی پیوند برقرار میکنند و قواعد زندگی جمعی را میآموزند.