رفتن به نوشته‌ها

نویسنده: پیمانه صالحی

دسترسی پژوهشگران به مقالات منتشرشده با موضوع کووید ۱۹

گوگل اسکولار[1] به‌منظور تسهیل دسترسی پژوهشگران به مقالات مرتبط با موضوع “COVID-19″، لینک مقالات و اطلاعات کتابشناسی مربوطه را منتشر کرده است. علاقه‌مندان می‌توانند با ورود به سایت‌ موسسات و انجمن‌های فعال در این زمینه، آخرین مقالات علمی را مطالعه نمایند. مشخصات ناشران درج‌شده در صفحه گوگل اسکولار، به شرح ذیل است:

Top of Form

Bottom of Form

  • CDC[2]، مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌ها در آمریکا، سازمانی علمی که از سلامت مردم محافظت می‌کند و امنیت بهداشت جهانی را ارتقا می‌بخشد. این مرکز مجموعه‌ای از اخبار و مطالب مرتبط با کرونا را به اشتراک گذاشته است.
  • NEJM[3]، مجله پژوهش‌های نوین پزشکی در انگلستان، ‌فهرستی از مقالات، گزارش‌های بالینی، دستورالعمل‌های مدیریتی و علمی با موضوع کووید ۱۹ را انتشار داده است.
  • JAMA[4]، مجله انجمن پزشکی آمریکا، مجموعه‌ای از راهکارهای علمی به‌منظور پیشگیری از کرونا، بهداشت و سلامت عمومی و مطالعات برای ساخت واکسن را در دسترس قرار داده است.
  • Lancet[5]، هفته‌نامه‌ تخصصی پزشکی در انگلستان که با ایجاد پایگاه منابع کووید ۱۹، آخرین تحقیقات و بررسی‌های میدانی در این حوزه را به نمایش گذاشته است.
  • Cell[6]، مجله‌ای علمی در حوزه‌های گسترده‌ای از علوم پزشکی، زیست‌شناسی مولکولی، زیست‌شناسی سلولی و زیست‌شناسی سیستم‌ها که مقالات منتشرشده در این مجله با موضوع کرونا را به اشتراک گذاشته است.
  • Nature[7]، مجله علمی بین‌المللی که در دوران شیوع کووید ۱۹، فهرستی از تحقیقات در مورد بیماری‌های ویروسی نوظهور و تشخیص و درمان این بیماری‌ها را منتشر کرده است. دسترسی به مقالات تا پایان همه‌گیری کرونا امکان‌پذیر است.
  • Science[8]، مجله‌های انجمن علم آمریکا که تحقیق، تجزیه و تحلیل و داده‌های علمی در مورد این بیماری را منتشر کرده است.
  • Elsevier[9]، موسسه‌ای بین‌المللی در زمینه پیشرفت علم، فناوری و سلامت که منابع متعددی در زمینه پیشگیری و درمان بیماری‌های همه‌گیر را به نمایش گذاشته است.
  • Oxford[10]، مجله‌های پزشکی دانشگاه آکسفورد، مجموعه‌ای از تحقیقات مرتبط با کووید ۱۹ را به‌منظور کمک به سلامت عمومی و یاری‌رسانی به متخصصان و سیاست‌گذاران در دسترس قرار داده است.
  • Wiley[11]، کتابخانه‌ای آنلاین به‌منظور گردآوری ‌مقالات و پژوهش‌های مرتبط با بهداشت عمومی که فهرست متنوعی از مطالب مرتبط با کرونا را در وبگاه این کتابخانه به نمایش گذاشته است.
  • medRxiv[12]، شبکه‌ای خبری به‌منظور انتشار آخرین اخبار و اطلاعات در حوزه پزشکی و سلامت که گزارش‌های مرتبط با کووید ۱۹ را انتشار داده است.

[1] https://scholar.google.com

[2] Centers for Diseases Control and Prevention

[3] The New England Journal of Medicine

[4] Journal of American Medical Association

[5] The Lancet

[6] Cell Press Coronavirus Resource Hub

[7] The Nature

[8] Journals of American Science Association

[9] Novel Coronavirus Information Center

[10] Journals of Oxford

[11] Wiley Online Library

[12] The Report Server for Health Science

خارج شدن از نظر

تاریخ در حال وقوع است، همه ما تاریخ‌نویسیم

بیل لارنس[1]، مدیر مرکز تاریخ سن دیه‌گو[2] گفت: مرکز تاریخ سن ‌دیه‌گو در کالیفرنیا مشتاق است تا روایت‌های مردم را در مورد کرونا ویروس بشنود. این مرکز پس از شیوع کرونا بسته شده است. مرکز سن دیه‌گو علاقه‌مند است از مردم دعوت کند تا روایت‌های خود را از کرونا، به اشتراک بگذارند. درحالی‌که تمام مراکز فرهنگی نظیر موزه‌ها و کتابخانه‌ها به روی عموم مردم بسته شده است،‌ مرکز سن دیه‌گو تلاش می‌کند تا جریان زندگی مردم را در این دوره ضبط و نگه‌داری کند. این مرکز دارای بیش از ۴۵ میلیون برگ سند است. همچنین با ۳۱۰ شخصیت در حوزه‌های مختلف مصاحبه تاریخ شفاهی انجام شده است. تاریخ شفاهی کرونا ویروس نیز بخشی از مجموعه مرکز محسوب می‌شود.

او ادامه داد: بی‌شک در دوره‌ای قرار گرفته‌ایم که لازم است راه‌هایی برای جمع‌آوری منابع تاریخی کشورمان پیدا کنیم. درحالی‌که در قرنطینه خانگی به‌سر می‌بریم، می‌توانیم در فضایی که ایجاد شده است، دور هم جمع شویم و تجربیاتمان را از این روزهای سخت، به اشتراک بگذاریم. فراموش نکنید آنچه امروز رخ می‌دهد، تاریخ فردا را می‌سازد. اگر هر کس تجربه شخصی‌اش را به این مرکز ارسال کند، پس از به‌ اشتراک‌گذاری، به تجربه جمعی تبدیل می‌شود و همه می‌توانیم با آن ارتباط برقرار کنیم. در نهایت وقتی این روایت‌ها کنار یکدیگر قرار بگیرند، پازل زندگی در دوره کرونا کامل شده و نمای کلی آن آشکار می‌شود.

مرکز تاریخ سن دیه‌گو، علاوه‌بر جمع‌آوری روایت‌های مردمی، دانش‌آموزان را وارد عرصه تاریخ شفاهی می‌کند. آموزش‌های لازم در زمینه انجام مصاحبه بر روی وب‌سایت مرکز جانمایی شده است. بدین طریق آنها می‌آموزند که چطور سوالات مصاحبه را تنظیم و جریان روایی مصاحبه را هدایت کنند. دانش‌آموزان به‌ ندرت با والدین یا اعضای خانوده‌شان مصاحبه می‌کنند، مگر اینکه بخشی از تکالیف مدرسه باشد. مصاحبه‌های انجام‌شده توسط دانش‌آموزان، در این مرکز نگه‌داری می‌شود. این مصاحبه‌ها نمایانگر دیدگاه‌های افراد مختلف نسبت به مسائلی نظیر ترس از کرونا، عکس‌العمل نسبت به تصمیمات دولت، نگرانی از مشکلات اقتصادی و پیش‌بینی آینده است.

پس از پایان بحران کرونا و باز شدن مرکز تاریخ سن دیه‌گو، بخشی از تاریخ شفاهی کرونا که در این روزها گردآوری شده است، در نمایشگاهی در معرض دید عموم قرار می‌گیرد. مطالعه و درک تجربیات واقعی مردم، روحیه آنان را در این روزهای سخت نمایان می‌سازد و به ما یادآوری می‌کند که چطور این بحران را پشت سر گذاشتیم.


[1] Bill Lawrence

[2] https://www.sandiegouniontribune.com

خارج شدن از نظر

کرونا ویروس و آنفولانزای اسپانیایی: درس‌هایی از آخرین بیماریِ همه‌گیر جهانی

با انتشار اخبار گسترش بیماری کرونا (Covid 19)، بازارهای مالی جهانی با بدبینی نسبت به آن واکنش نشان دادند. سهامداران شرکت‌های بزرگ به‌گونه‌ای رفتار کردند که از زمان بحران مالی جهانی در سال ۲۰۰۸ به بعد، مشاهده نشده بود. باید گفت پیش‌‌بینی تاثیر بحران کرونا بر اقتصاد جهان بسیار دشوار است چون شیوع بیماری در این مقیاس، در دنیای مدرن کنونی بی‌سابقه است.

آخرین بیماری پیش از کرونا، آنفولانزا بود که در سال ۱۹۱۸ همه‌گیر شد و به دلیل اینکه در ابتدا روزنامه‌های اسپانیایی آن را گزارش کردند، به «آنفولانزای اسپانیایی» معروف شد. از جمله سوالاتی که اکنون مطرح می‌شود این است که درس‌های این بیماریِ همه‌گیر تاریخی تا چه حد برای سیاست‌گذاران مفید است؟ آیا مطالعه و تحلیل مورخان از شیوع آنفولانزای اسپانیایی برای بیماری‌ای که در حال حاضر با آن دست به گریبان هستیم، می‌تواند راهگشا باشد؟

آنفولانزای اسپانیایی در دوره‌ای انسان‌ها را به کام مرگ کشاند که نهادهایی همچون سازمان بهداشت جهانی (WHO) شکل نگرفته بود. حدود یک‌سوم جمعیت جهان در آن سال‌ها، به این عفونت حاد تنفسی مبتلا شدند. آمارهای محافظه‌کارانه، تعداد کشته‌شدگان را بیست میلیون نفر برآورد کرد اما احتمالاً بیش از پنجاه میلیون نفر در جهان، در اثر این بیماری فوت کردند! شیوع این بیماری زمانی درک می‌شود که بدانیم در طول جنگ جهانی اول، نُه میلیون نفر کشته شدند!

حدود دو‌ سوم از مبتلایان به آنفولانزای اسپانیایی فوت کردند، البته علت عمدة مرگ‌ومیر، در اثر عوارض این بیماری و مواردی نظیر ذات‌الریه بود. آنفولانزا با چندین موج همراه بود و آمار مبتلایان دارای فرازونشیب بود ولی بیشترین آمار مرگ، مربوط به هفته اول پس از هر موج بود. این روند تا یک سال پس از شیوع آنفولانزا و ابتلای آخرین بیمار در سال ۱۹۱۹، ادامه داشت. مهم‌ترین دلیل همه‌گیر شدن آنفولانزا این بود که آن زمان نیروهای درگیر در جنگ جهانی اول که به این بیماری مبتلا شده بودند، به محل سکونتشان بازگشتند. این بیماری در مسیرهای اصلی حمل‌ونقل نیروهای نظامی گسترش یافت. علاوه بر این بیشتر مردم جهان، به‌خصوص در آلمان،‌ به دلیل عوارض و مشکلات اقتصادی و معیشتی ناشی از جنگ، به شدت ضعیف شده و مستعد ابتلا به این بیماری بودند.

در آن دوره، سانسور حاکم بر رسانه‌ها به دلیل شرایط جنگی، هنوز برقرار بود و دولت‌ها در ابتدای برنامه‌ریزی به‌منظور برقراری صلح مشروط بودند. در نتیجه عدم وجود شفافیت در اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی به مردم نسبت به این بیماری و ناهماهنگی در سیاست دولت‌ها، شیوع آن را گسترده‌تر کرد. بیشتر کشته‌شدگان در اثر ابتلا به آنفولانزای اسپانیایی، بین ۱۵ تا ۴۰ سال سن داشتند. بسیاری از مبتلایانی که از این بیماری جان سالم به در بردند، تا آخر عمر از پیامدهای جسمی و روحی ناشی از آن رنج می‌بردند. این عواقب اثری درازمدت بر اقتصاد جهان گذاشت. سال‌ها بعد محققان دریافتند که آلودگی هوا و آنفولانزا ارتباط مستقیمی با هم دارند. به این ترتیب که تعداد مبتلایان و فوت‌شدگان این بیماری در سال ۱۹۱۸ در شهرهای آلوده‌تر، نسبت به مناطقی که هوای پاک‌تری داشتند، به مراتب بیشتر بود.

پیامدهای اقتصادی پیش‌آمده پس از این بیماری، ناشی از نگرانی نسبت به شیوع آن و عدم برنامه‌ریزی صحیح در زمینه کنترل آن در شرایط پس از جنگ بود. بسیاری از شهرهای ایالات متحده آمریکا، از جمله نیویورک و فیلادلفیا به حالت نیمه‌تعطیل درآمد. همین‌طور در سایر کشورها نظیر ایتالیا و آلمان، برگزاری رویدادهای عمومی نظیر مسابقات ورزشی و اجتماعات خصوصی نظیر مراسم ترحیم، به دلیل ممانعت از گسترش بیماری لغو شد. از جمله بحران‌های اقتصادی پیش‌آمده در اثر آنفولانزای اسپانیایی می‌توان به کمبود نیروی کار، افزایش دستمزدها و نیز بهره‌مندی بیشتر از نظام‌های تامین اجتماعی اشاره کرد. مورخان حوزه‌های اقتصاد و مدیریت معتقدند که تفکیکِ اثرات مخرب جنگ جهانی اول و آنفولانزا، امکان‌پذیر نیست و این دو عامل، به طور مشترک بر اقتصاد جهان، سوایِ اقتصاد هر کشور تاثیرگذار بود و موجبات رکود اقتصادی را فراهم آورده بود.

پیامدهای بلندمدت شیوع آنفولانزا بسیار وحشتناک‌تر از عوارض کوتاه‌مدت آن بود. بخش اعظم توانایی‌ها و استعداد افراد، پیش از تولد مشخص می‌شود. مطالعات بعدی نشان داد که بسیاری از افرادی که در سال‌های بحران آنفولانزای اسپانیایی متولد شدند، در قیاس با متولدین پیش و بعد از همه‌گیر شدن آن؛ از توانایی جسمی پائین‌تری برخوردار بودند، استعداد کمتری در ادامه تحصیل و کسب درجات عالی داشتند، درآمد کمتر و سطح اقتصادی پائین‌تری داشتند.

نخستین درسی که از بحران سال‌های شیوع آنفولانزای اسپانیایی می‌آموزیم، این است که بایستی سیاست کشورها بر مهار هرچه سریع تر و گسترده‌تر آن متمرکز باشد. همان‌طور که پیش‌تر ذکر گردید، علت اصلی شیوع این بیماری، ابتلای افراد زیادی در موج اول آن بود چون سیاست‌گذاران نتوانستند به سرعت گسترش آن را متوقف کنند. در واقع اقدامات ناآگاهانه آنان، به شیوع بیماری کمک کرد. یکی از این موارد، بازگشت نظامیان از صحنه‌های جنگ به شهرهایشان بود که با وجود اطلاع از شیوع بیماری، متوقف نشد.

مورخان دریافتند که سیاست‌های دولت آمریکا در ابتدای شیوع بیماری و به حالت تعطیل درآوردن شهرهای بزرگ، موجب تماس کمتر آمریکایی‌ها با افراد مبتلا یا ناقل بیماری شد و میزان ابتلا و مرگ‌ومیر در این شهرها، به‌طور قابلِ توجهی پائین‌تر از مناطقی بود که چند هفته پس از شیوع بیماری، نسبت به مهار آن اقدام کردند.

درس دوم این است که اطلاع‌رسانی و آگاه‌سازی مردم نسبت به جنبه‌های مختلف بیماری و راه‌های  کنترل آن، حائز اهمیت است. مخفی نگه داشتن بیماری و از آن بدتر، ایجاد گروه‌های ضداطلاعاتی به‌منظور ارائه گزارش‌ها و اطلاعات نادرست، موجب شیوع بیماری می‌شود؛ مسئله‌ای که در حال حاضر بسیاری از کشورها در مقابله با کرونا ویروس در پیش گرفته‌اند.

به‌هرحال حقیقت دیر یا زود آشکار می‌شود و ماه پشت ابر پنهان نمی‌ماند، ولی از مخفی کردن آمار و اطلاعات، چیزی عاید کسی نمی‌شود. ممکن است دولت‌ها وجاهت خود را به دلیل همین سانسورها از دست بدهند و موجی از اعتراضات ایجاد گردد. در مورد کرونا ویروس نیز در بسیاری از کشورها، سیاست‌های خاصی بر نحوه فعالیت رسانه‌ها حاکم است که با واقعیت‌های موجود در آن جوامع فاصله دارد.

درس سوم این است که باید برای پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و انسانی ویروس آماده شویم و به‌منظور به حداقل رساندن آن تلاش کنیم. کرونا ویروس بحران‌های مختلفی را ایجاد خواهد کرد. ماندن در قرنطینه برای مبتلایان یا افراد مشکوک، به مدت چهارده روز یا بیشتر، ممکن است موجب از دست رفتن بسیاری از مشاغل گردد. تعطیلی مراکز عمومی، فروشگاه‌ها و… نیز بی‌شک باعث رکود اقتصادی خواهد شد.

اتخاذ سیاست‌های اقتصادی سنجیده نظیر کاهش اضطراری نرخ بهره با هدف کاهش تاثیر شیوع ویروس بر اقتصاد و سایر اقدامات مالی، مفید خواهد بود. سیاست‌های مالی جدیدی نیز باید موردِ بررسی و مطالعه قرار گیرد و به اجرا درآید. اشخاصی که درآمد ثابتی ندارند باید موردِ توجه دولت‌ها قرار گیرند. در بسیاری از موارد عدم تعطیلی ادارات یا فراهم نکردن زمینه استفاده کارمندان از مرخصی، منجر به این می‌شود که افراد مشکوک یا ناقل بیماری به محل کار خود بروند و سایرین را مبتلا کنند. این اتفاق در سال ۱۹۱۸ نیز رخ داد.

علاوه بر این، لازم است برای شهروندانی که در شهرهای صنعتی و آلوده زندگی می‌کنند، تدابیر خاص‌تری اندیشید چون مطالعات در مورد آنفولانزای اسپانیایی ثابت کرده است که مردمی که در این مناطق زندگی می‌کنند، به دلیل شرایط محیطی، بیشتر در معرض ابتلا به بیماری‌های تنفسی هستند و بی‌شک آمار مرگ‌ومیر در این شهرها پس از شیوع کرونا ویروس، بیشتر خواهد بود.

در انتها یادآور می‌شود که نوزادانی که در دوران شیوع کرونا متولد می‌شوند، باید تحتِ نظارت و درمان‌های خاصی قرار گیرند تا به مشکلات متولدان دوران آنفولانزای اسپانیایی مبتلا نشوند. سیاست‌گذاران نباید تنها به نرخ مرگ‌ومیر توجه کنند، بلکه بیش از آن، باید به افرادی اهمیت دهند که از این بیماری همه‌گیر، جانِ سالم به در می‌برند، به‌‌خصوص جوانان و میانسالان.

خارج شدن از نظر

پروژه تاریخ شفاهی کرونا ویروس (Covid-19) توسط فارغ‌التحصیل کالج صدساله لوئیزیانا کلید خورد

حدود سه هزار کالج و دانشگاه در ایالات متحده آمریکا تأسیس شده است که کالج لوئیزیانا، یکی از قدیمی‌ترین آنهاست. بریتنی وین‌ لی[1]، نویسنده و هنرمند آمریکایی که فارغ‌التحصیل کالج لوئیزیانا است، یک پروژه تاریخ شفاهی آنلاین[2]، به‌منظور جمع‌آوری روایت‌ها، داستان‌ها، روزنوشت‌ها و نحوه برخورد اقشار مختلف درگیر با بیماری همه‌گیرِ کرونا ویروس طراحی کرده است. وی بیستم مارس به برخی از سوالات در مورد اهدافش از راه‌اندازی این برنامه، پاسخ داده است:

خانم وین لی، چه عاملی موجب علاقه‌مندی شما به جمع‌آوری این روایت‌ها شد؟

مسئولیت من به‌عنوان یک نویسنده، به تصویر کشیدن اتفاقات، به کمک واژه‌ها است، حتی اگر ماه‌ها یا سال‌ها از وقوع حادثه گذشته باشد. من همیشه سعی می‌کنم یادداشت‌هایی داشته باشم تا بتوانم در فرصت مناسب به سروسامان دادن آنها بپردازم و تجربه‌هایم را مرور کنم. روزنوشت‌هایم شامل شرح دقیق اتفاقات است که در خلال آن، به احساسات و نحوه برخورد با مسائل اشاره می‌کنم.

زمانی که بحران بیماری کرونا ویروس آغاز شد، من از خودم پرسیدم یادداشت‌های شخصی اشخاص اثرگذار که حوادث تاریخی مهم را به سمت‌وسوی رسیدن به نتیجه مطلوب هدایت کردند، تا چه حد اهمیت دارد؟ پاسخ به این سوال، از طرفی موضوعی است که باید در مورد جنگ سرد در متن کتاب‌ها خوانده شود و از سوی دیگر، همانند مطالعة خاطرات اجدادمان از دوران‌های گذشته است. در واقع تجربه‌هایی به اشتراک گذاشته می‌شود که هم در حال حاضر مفید است و هم می‌تواند در آینده راهگشا باشد. من می‌خواستم فضایی را ایجاد کنم تا اشخاص مختلف در ساختن آن نقش داشته باشند و همه بدانند که در لوئیزیانا چه رخ می‌دهد.

نویسندگان روایت‌ها، پس از به اشتراک‌گذاری یادداشت‌ها یا فایل‌های صوتی یا تصویری، با طرح سوالاتی از سوی علاقه‌مندان مواجه می‌شوند و پاسخ به این سوالات می‌تواند وضعیت کنونی را تشریح کند. من معتقدم ایجاد چنین فضایی جهت ثبت داستان‌ها و پرسش و پاسخ پیرامون آنها، بسیار موثر است و همه ما در آینده از انجام چنین کاری راضی و خرسند خواهیم بود.

انتظار دارید این پروژه چه نتایجی را به ارمغان آورد؟

من در حال حاضر به‌طور دقیق روی نتیجه‌های این پروژه تمرکز نمی‌کنم، ولی مطمئنم که بدین شکل، اساس یک پژوهش بزرگ پی‌ریزی می‌شود. علاقه‌مندان می‌توانند از داده‌های گردآوری‌شده به اشکال مختلف، در هر زمان استفاده کنند و با طرح پرسش‌هایی، به کامل شدن روایت‌ها یاری رسانند. امیدوارم اقشار مختلف جامعه اعم از هنرمندان، نویسندگان و … از گروه‌ها و جمعیت‌های متنوع به این پروژه آنلاین بپیوندند و با آن همکاری کنند تا بتوانیم به‌صورت جمعی، شرح دقیقی از زندگی در دوران شیوع این بیماری همه‌گیر و سال‌های نزدیک به آن، ثبت کنیم.

فکر می‌کنید خواندن یا شنیدن این روایت‌ها، چه فایده‌ای دارد؟

می‌خواهم همه مردم- چه پزشکان و پرستاران و بیماران و چه سایر افراد که دوران گذار از این بیماری را تجربه می‌کنند- فضایی داشته باشند تا بتوانند به سهولت تجربه‌ها، دل‌نگرانی‌ها و احساسات خودشان را در زمان وقوع این بحران و افکارشان در مورد دوران پس از آن را به اشتراک بگذارند. بعضی از افراد بیان خوبی دارند و می‌توانند در مورد بسیاری از مسائل صحبت کنند ولی عده دیگری تا ننویسند، نمی‌دانند چه احساسی دارند. از طرفی پژوهشگران و نویسندگانی هم هستند که جویای درک حقیقت و ثبت دقیق وقایع هستند که با طرح سوالات مختلف از راویان و گردآورندگان، به تکمیل این اطلاعات شخصی کمک می‌کنند. احتمالاً در سال‌های آتی، تاریخِ پویای روزهای بحران، از دلِ این روایت‌ها استخراج می‌شود و در دسترس عامه مردم قرار می‌گیرد. 


[1] Britney Winn Lee.

[2] https://www.britneywinnlee.com

خارج شدن از نظر

طرح تاریخ شفاهی کرونا ویروس، دانشگاه کنتاکی

مرکز تاریخ شفاهی ویلیام اچ. برژ[1] به‌عنوان یکی از موسسات وابسته به دانشگاه کنتاکی[2] در آمریکا، مصمم است تا از طریق انجام مصاحبه‌های تاریخ شفاهی، تاثیر بیماری همه‌گیر کرونا را بر زندگی مردم ضبط‌وثبت کند. علاقه‌مندان تشویق می‌شوند تا با انجام مصاحبه‌ با اعضای خانواده، تجربیات دوران شیوع این بیماری را در وبگاه[3] مرکز به اشتراک بگذارند تا مورد استفاده عموم قرار گیرد. همچنین به آنها توصیه می‌شود تا با رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی و توجه به اصول انجام مصاحبه‌های تاریخ شفاهی از راه دور، به انجام مصاحبه با دوستان، همکاران و … اقدام نمایند. انجام مصاحبه از طریق تلفن یا بسترهای ارتباطِ برخط، به‌منظور ضبط فایل‌های صوتی پیشنهاد می‌شود. لازم است مصاحبه‌گران پس از بارگذاری فایل‌های صوتی در وبگاه دانشگاه کنتاکی، فرم‌های اهداء مصاحبه را تکمیل کنند. همین‌طور می‌توانند سوالات خود را با تاریخ‌شفاهی‌نگاران این مرکز در میان بگذارند.

علاوه‌براین علاقه‌مندان با مراجعه به بخش راهنماها و شیوه‌نامه‌های انجام مصاحبه‌های تاریخ شفاهی در این وبگاه، با اجرای این روش پژوهشی آشنا می‌شوند. این منابع با بهره‌مندی از روش‌های استاندارد در تاریخ شفاهی تهیه شده و در دسترس قرار گرفته است. انجام مصاحبه براساس معیارهای ارائه‌شده در این راهنماها، به مصاحبه‌کنندگان کمک می‌کند تا مصاحبه‌ای موفق را به انجام رسانند. در ضمن اگر به آموزش‌های بیشتری نیاز داشتند، می‌توانند از کارشناسان مرکز درخواست کنند تا منابع موردنیاز را برایشان ارسال نمایند.

سوالات پیشنهادی

 در ادامه، فهرستی از سوالاتی که برای شروع کار مفید به نظر می‌رسد، ارائه می‌شود. سوالات پیشنهادی به‌هیچ‌عنوان جامع نیست و از مصاحبه‌گران درخواست می‌شود تا سوالات تکمیلی را با توجه به تجربیات خاص هر مصاحبه‌شونده تهیه کنند. به‌رغم اینکه همه مردم در این دوران تجربه‌های مشترکی نظیر ماندن در قرنطینه و تغییر فعالیت‌های اجتماعی را پشت سر گذاشته‌اند، اما خاطرات افراد در مواجهه با این شرایط، خاص و منحصربه‌فرد است. پرسش‌های پیشنهادی به بررسی تجربه‌های متنوع مردم کمک می‌کند و زمینه‌ای را فراهم می‌نماید تا بتوانید با طرح سوالات تکمیلی، روایت‌ها را کامل کنید. در ذیل، سوالات پیشنهادی درج شده است:

  • نام و نام خانوادگی، تاریخ و محل تولد؟
  • مراکز آموزشی، از جمله مدرسه ابتدایی، راهنمایی و متوسطه؟
  • آموزش عالی و دوره‌های تخصصی؟
  • شرایط شغلی و وضعیت خانواده پیش از شیوع کرونا؟
  • چه زمانی برای نخستین‌بار اسم این بیماری را شنیدید؟
  • چطور از شیوع کرونا مطلع شدید؟
  • اطلاعات درمورد کرونا را از کدام منابع پیگیری می‌کنید؟
  • درک شما از تاثیر شیوع ویروس بر جنبه‌های مختلف زندگی، در گذر زمان چه تغییری کرده است؟
  • این بیماری همه‌گیر چه اثری بر زندگی روزمره شما گذاشته است؟
  • چطور توانستید با شرایط جدید سازگار شوید؟
  • برای کنار آمدن با این ویروس تا ماه‌های بعد، چه برنامه‌ای دارید؟
  • کرونا چه تاثیر روانی یا عاطفی بر روی شما گذاشته است؟
  • چطور در این دوران روابط با دوستان و اقوام را حفظ کرده‌اید؟
  • احساسات افرادی را که با آنها ارتباط دارید، چطور ارزیابی می‌کنید؟
  • فکر می‌کنید جامعه ازاین‌پس دچار چه تحولاتی خواهد شد؟
  • مواجهه رسانه‌ها را با کرونا چطور ارزیابی می‌کنید؟
  • چه نظری نسبت به راهکارهای مقامات محلی، ایالتی و دولت فدرال در این دوره دارید؟
  • اگر مدیریت این بحران بر عهده شما بود، چه روش‌هایی را برای مهار و کنترل آن به‌کار می‌گرفتید؟
  • درمورد پیامدهای مثبت این بحران در کنار مشکلات متعددی که داشته، چه نظری دارید؟
  • تجربیات بحران کرونا به حوادث مشابهی که ممکن است در آینده پیش آید، چه کمکی خواهد کرد؟
  • آینده جهان را پس از کرونا چطور می‌بینید؟
  • در صورت تمایل درمورد سایر موضوعات مرتبط با این بیماری همه‌گیر، صحبت کنید.

نکات مهم در مصاحبه تاریخ شفاهی

  • مکانی آرام را به‌منظور انجام مصاحبه انتخاب کنید.
  • اگر در محیط زندگی مصاحبه‌شونده صداهای اضافی وجود دارد، از وی خواهش کنید تا این صداها را به حداقل برساند.
  • اظهارنظرهای خودتان را در مصاحبه محدود کنید تا مصاحبه‌شونده فرصت کافی برای شرح تجربیاتش در این دوران داشته باشد.
  • سوالاتی بپرسید که پاسخی بیشتر از بله و خیر داشته باشد تا مصاحبه‌شونده به تفصیل پاسخ دهد.
  • سوالات کوتاه بپرسید و مصاحبه‌شونده را با چندین سوال پیاپی مواجه نکنید.
  • مصاحبه را با سوالات ساده از زندگی مصاحبه‌شونده آغاز کنید و زمانی که مصاحبه به نقطه خوبی رسید، سوالات ظریف‌تر و جزئی‌تر را مطرح نمایید.
  • سکوت‌های ایجادشده در طی مصاحبه را فوراً نشکنید بلکه به مصاحبه‌شونده فرصتِ تمرکز و اندیشیدن بدهید.
  • صبور باشید و نکاتی را که به نظرتان می‌رسد، یادداشت کنید تا در فرصت مناسب بپرسید.
  • سوالات چالشی نپرسید بلکه تا حد امکان اطلاعاتی را از تجربیات این دوران کسب کنید تا در آینده برای پژوهشگران مفید باشد.
  • یادتان باشد چیزی به‌عنوان مصاحبه کامل وجود ندارد ولی شایسته است تمام سعی خود را به‌کار گیرید تا به تمام جنبه‌های بیماری همه‌گیر کرونا بپردازید.

[1] The William H. Berge Oral History Center.

[2] Kentucky University

[3] https://libguides.eku.edu/srch.php?tag=pandemic&default_lg=1

خارج شدن از نظر

ویژه‌نامه تاثیر کووید ۱۹ بر زندگی مردم در شماره آتی مجله تاریخ شفاهی

«انجمن تاریخ شفاهی استرالیا» در سال ۱۹۷۸م. با هدف شناخت، بررسی و آموزش روش‌شناختی و شیوه‌های اخلاقی و حقوقی تاریخ شفاهی تأسیس شد. حمایت از طرح‌های تاریخ شفاهی، دسترس‌پذیری منابع، پشتیبانی از انجمن‌های تاریخ شفاهی و انعکاس صدای مردم بخشی از فعالیت‌های این انجمن است. انجمن مذکور در سال ۲۰۱۳م. به «تاریخ شفاهی استرالیا»[1] تغییر نام داد.

تاریخ شفاهی استرالیا با مدیریت پروفسور آلیستر تامسون[2]، پس از همه‌گیری کووید ۱۹، طی فراخوانی درخواست کرد تا علاقه‌مندان این روش پژوهشی مصاحبه‌ها، مقالات، روایت‌ها و داستان‌های مرتبط با تاثیر بیماری کووید ۱۹ بر زندگی مردم[3] را برای انتشار در مجله تاریخ شفاهی[4] ارسال نمایند. از جمله موضوعات ارائه‌شده در این فراخوان می‌توان موارد زیر را برشمرد:

ویژگی‌های تاریخ شفاهی کووید ۱۹، مهم‌ترین مشکلات مردم در این دوره، نقش مورخان تاریخ شفاهی در ثبت‌وضبط اتفاقات پیرامونی این بیماری همه‌گیر،‌ مسائل ناشی از تعویق مصاحبه‌های حضوری، چالش‌های انجام مصاحبه از راه دور، تغییر رویکردهای مصاحبه تاریخ شفاهی، روش‌های نوین انجام مصاحبه، آموزش تاریخ شفاهی و آینده مصاحبه‌های رو در رو.

هیئت‌تحریریه مجله تاریخ شفاهی امیدوارند انتشار این ویژه‌نامه با تمرکز بر روی زندگی در دوران همه‌گیری کووید ۱۹، نمایانگر واقعیت‌های این برهه تاریخی باشد و ایده‌های جدیدی را در اختیار پژوهشگران تاریخ شفاهی و محققان تاریخ اجتماعی قرار دهد. این ویژه‌نامه سپتامبر ۲۰۲۰ بر روی وبگاه تاریخ شفاهی استرالیا بارگذاری خواهد شد.

https://www.oralhistoryaustralia.org.au/current-journal.html

[1] https://www.oralhistoryaustralia.org.au/

[2] Alistair Thomson

[3] call for submissions on the impact of COVID-19

[4] Oral History Australia Journal

خارج شدن از نظر

هجدهم اسفند، خاموشی دکتر سیمین دانشور، سروبانوی ادبیات داستانی ایران

سیمین دانشور (۱۳۰۰- ۱۳۹۰)، داستان‌نویس، مترجم و مدرس که در خانواده‌ای از طبقة ممتاز اجتماعی پرورش یافت. پدرش پزشکی حاذق و مادرش نقاشی زبردست بود. او که از کودکی به ادبیات علاقه‌مند بود، به سرعت با آثار ادبی کلاسیک آشنا شد و تحصیل در رشتة زبان‌وادبیات فارسی را پی گرفت و تألیف رسالة دکتری‌اش را زیرنظر استاد فروزانفر به پایان رساند. مدتی به استخدام رادیو درآمد و نخستین مقالاتش را منتشر کرد. در همین اوان با جلال آل‌‌احمد آشنا شد و ازدواج کرد. چندی بعد تحصیل در رشتة‌ زیبایی‌شناسیِ دانشگاه استنفورد را آغاز کرد و در خلال نوشتنِ دو داستان کوتاه به انگلیسی، داستان‌هایی را به فارسی ترجمه کرد. پس‌از بازگشت به ایران به تدریس اشتغال یافت و داستان‌نویسی را با جدیت ادامه داد. او نخستین بانویی بود که به‌صورت حرفه‌ای در زبان فارسی داستان نوشت و «بانوی ادبیات داستانی ایران» نام گرفت.

دانشور جریان داستان‌نویسی زنانه را قوت بخشید و زمینة برآمدن داستان‌نویسان زن را مهیّا کرد. او در آثارش که هرگز گردِ کهنگی بر آن نمی‌نشیند، راوی مسائل زنان است. دانشور با نثری ساده و روان و با به‌کارگیری تعابیر عامیانه در قالب توصیف‌های گویا، به حقوق ازدست‌رفتة زنان و بیم‌وامیدهای آنان می‌پردازد. وقایع فرعی در داستان‌هایش چنان با مهارت به طرح اصلی می‌پیوندند که جزئی از آن می‌شوند و در خدمت پیشبرد طرح قرار می‌گیرند. او در آثارش به جامعه از دریچة چشم زنان می‌نگرد و می‌کوشد تا هویت و جایگاه زنان را در بالندگی جامعه نشان دهد؛ زنانی که نه‌تنها دیده نمی‌شوند، بلکه نفی و انکار می‌شوند. دانشور بر این باور است که اگر جامعه توسط زنان شکل گیرد، صلح و صفا برقرار خواهد شد. او در «سووشون» چنین می‌نویسد: «کاش دنیا دست زن‌ها بود، زن‌ها که زاییده‌اند، یعنی خلق کرده‌اند و قدر مخلوق خودشان را می‌دانند؛ قدر تحمل و حوصله و یکنواختی و برای خود هیچ کاری نتوانستن را».

خارج شدن از نظر

بزرگداشت یاد و نام دکتر ابراهیم یونسی (خرداد ۱۳۰۵- بهمن ۱۳۹۰)

«به عقیدة من نویسندة اصیل ضمن احاطه بر ادبیات فارسی، باید به زبان گفتاری و نوشتاری مسلط باشد و نیز خودش را بشناسد و بتواند به ایراد اثرش پی ببرد. من معتقدم باید به زبان مردم نوشت و زبان مردم همین است که من و شما با هم صحبت می‌کنیم. در ضمن یک نویسندة خوب زبانی را انتخاب می‌کند که با شخصیتی که به آن زبان صحبت می‌کند، منطبق باشد. به‌طور مثال من که افسر ارتش هستم، بایستی مطابق الفاظ ارتش با شما صحبت کنم. هر شغلی رنگ و لحن خاصی را بر روی شخصیت انسان می‌گذارد. من اگر بتوانم این رنگ و لحن را منعکس کنم، نویسندة موفقی هستم».

مصاحبه با زنده‌یاد، دکتر ابراهیم یونسی. مصاحبه و تدوین پیمانه صالحی. دوفصلنامه تاریخ شفاهی، دوره ۳، ش ۱ (پیاپی ۵)، بهار و تابستان ۱۳۹۶.

خارج شدن از نظر

بزرگداشت یاد و نام استاد اسماعیل سعادت (مهر ۱۳۰۴- شهریور ۱۳۹۹)

«مـن بـه جوان‌هـا سـفارش می‌کنـم کـه هـرکاری انجـام می‌دهند، بایـد از روی عشـق باشـد. هـدف ایـن اسـت کـه کار هرچـه بهتـر انجام شود و لازمه‌اش ایـن اسـت که آدم بیشـتر وقـت صرف کنـد. همین‌طـور نبایـد بـه شـرط مـزد کار کـرد، به‌خصـوص در کار علمـی نباید این‌طـور باشـد. اگـر کسـی بـه شـرط مـزد کار کنـد، هرگـز در کارش رشـد نمی‌کنـد. بدیهی است که اگر هدف فراتر از مزد باشد، مزد هم در ضمن آن حاصل می‌شود. افرادی در کارهـای علمـی موفق می‌شـوند کـه کار را بـا تمام وجـود انجـام دهـند و آثاری مانـدگار اسـت کـه حاصـل این‌گونـه کار کـردن باشـد. ذخایـر علمـی و فرهنگـی‌ای که اکنـون داریـم، حاصل کار کسـانی اسـت کـه در این فکر نبودند که کارشـان تـا چـه انـدازه بـرای خودشـان مفید اسـت، بلکه حاصـل تلاش افرادی اسـت کـه به این می‌اندیشیدند کـه این کار تـا چه انـدازه برای جامعة فرهنگـی ضروری است».

مروارید اندیشه، مصاحبة تاریخ شفاهی با اسماعیل سعادت. مصاحبه، تدوین و پژوهش پیمانه صالحی. تهران: سازمان اسناد و کتابخانة‌ ملی ایران، ۱۳۹۶.

نظر

بنیاد شاهنامه و بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی

«وقتی از کار در فرهنگستان استعفا دادم، به بنیاد شاهنامة فردوسی رفتم. من پس از تهیة اساسنامة این بنیاد، هیئت‌امنایی برای آن پیش‌بینی کردم که اعضای آن حسین نصر، مجتبی مینوی، دکتر یحیی مهدوی و من بودیم؛ مرحوم مینوی هم به‌عنوان رئیس علمی بنیاد انتخاب شدند. هدف اصلی بنیاد شاهنامه تصحیح و چاپ شاهنامة حکیم ابوالقاسم فردوسی بود. چند نوبت مرحوم مینوی را به هند، پاکستان، مصر، ترکیه و اروپا فرستادیم که رفتند نسخه‌های قدیمی شاهنامه را در کتابخانه‌های این کشورها پیدا کردند، عکس گرفتند و آوردند. سپس از پژوهشگرانی همانند دکتر سید جعفر شهیدی، مرحوم عباس زریاب خویی و مرحوم احمد تفضلی برای عضویت در شورای علمی بنیاد شاهنامه دعوت کردیم.

استاد مینوی ‌سال ۱۳۵۵ مرحوم شدند و ریاست کل بنیاد شاهنامة فردوسی بر‌ عهدة من گذاشته شد. ما تصحیح و مقابلة شاهنامه را ادامه دادیم و شصت هفتاد میکروفیلم از نسخ قدیمیِ شاهنامه، موجود در کتابخانه‌های مختلف سفارش دادیم. کار مهم دیگری که در این مدت انجام دادیم،‌ این بود که مرحوم مینوی ‌کتابخانه‌اش را وقف بنیاد شاهنامة فردوسی کرده بود، ولی شرط گذاشته بود که نباید کتابخانه از این خانه خارج شود؛ خانه را هم به اسم همسرش کرده بود. وقتی مرحوم مینوی آخرین روزهای حیاتش را در بیمارستان می‌گذراند، به مهرداد پهلبد، وزیر فرهنگ و هنر گفتم که ما باید این خانه را بخریم تا بتوانیم کتابخانه را در اختیار داشته باشیم. با پهلبد به محل کتابخانه (خیابان شریعتی کوچة سعدی) رفتیم. پهلبد به همسر مینوی گفت: «خانم، ما خانة شما را می‌خریم». خانم مینوی گفت: «من خانه را ۳.۵۰۰.۰۰۰ تومان می‌فروشم و یک دینار هم تخفیف نمی‌دهم».‌ این مبلغ در آن زمان پول زیادی بود و شاید بیش از سه میلیارد الان بود.

‌بعد از فوت مرحوم مینوی، به دادگستری نامه نوشتیم که کارشناس بفرستد که قیمت‌گذاری کنند چون خریدهای دولتی باید با نظر کارشناس باشد. کارشناس گفت: «این خانه ۲.۴۰۰.۰۰۰ تومان می‌ارزد». من گفتم: «باید این خانه را ۳.۵۰۰.۰۰۰ تومان بخریم و اگر این‌ اتفاق نیفتد، کتاب‌ها از دست می‌رود». کارشناس دادگستری گفت: «من سعی کردم زیاد هم قیمت بگذارم و این‌قدر هم نمی‌ارزد». خانة مینوی یک سالن بلند به ارتفاع شش متر و دو سه اطاق در طبقة بالا داشت، البته به‌‌ درد زندگی نمی‌خورد و کسی هم که می‌خرید باید می‌کوبید و نوسازی می‌کرد چون فقط برای کتابخانه مناسب بود.

خلاصه به پهلبد گفتم: «این کارشناس بیشتر از ۲.۴۰۰.۰۰۰ تومان قیمت نمی‌گذارد، خانم هم که کمتر نمی‌فروشد، پس کتابخانه از دست می‌رود». پهلبد گفت: «کتابخانه چقدر می‌ارزد»؟ گفتم: «دکتر زریاب خویی و ایرج افشار آمدند قیمت گذاشتند و گفتند که پانزده بیست میلیون تومان می‌ارزد». او فکری کرد و گفت: «معلوم است که دکتر مینوی یک عمر از گلوی زن و بچه‌‌اش بریده و این همه کتاب خریده و حالا وقفِ ملت کرده است. من ۰۰۰،۱۰۰،۱ تومان آن را می‌دهم». بعد دسته‌چک شخصی‌اش را درآورد و نوشت: «مبلغ ۱.۱۰۰.۰۰ تومان بابت مابه‌‌التفاوت قیمت خرید خانه». ما فرستادیم محضر و بالاخره سند امضاء شد. در محضر هم اختلافی پیدا شد برای اینکه بابت پول محضر، مالیات و … باید دو طرف پول بدهند، ولی خانم مینوی می‌گفت که نه، من  ۳.۵۰۰.۰۰۰ تومان نقد می‌خواهم. البته من به عدلیه و دادستان مراجعه کردم و رفتم کتابخانه را مهروموم کردم ولی خانم مینوی به من گفت: «شما دوست مینوی بودید، ولی حالا که او رفته، این کارها را می‌کنید»؟! گفتم: «خانم، شما گفتید ۳.۵۰۰.۰۰۰ تومان، ما هم که به این قیمت می‌خریم، دیگری هم که به این قیمت نمی‌خرد، حالا من چه تقصیری دارم»؟ بالاخره آن را هم حل کردیم و معامله انجام شد و کتابخانه در اختیار بنیاد شاهنامة فردوسی قرار گرفت.

‌پس از خرید خانه، چند نفر از پژوهشگران بنیاد شاهنامه را مأمور کردم و رفتند از کتاب‌ها فهرست‌برداری کردند چون فهرستی نداشت. این افراد در دفاتر می‌نوشتند و فیش و یادداشت تهیه می‌کردند و در نهایت در چند گاوصندوق گذاشتیم و لاک‌ومهر کردیم که دست کسی به آن‌ها نرسد و ندزدند، تا به اسم پژوهشگران چاپ شود. شنیده‌ام که وزارت علوم این آثار مهم را به‌تدریج منتشر می‌کند».

مصاحبه با زنده‌یاد، دکتر محمدامین ریاحی خویی. مصاحبه و تدوین پیمانه صالحی. دوفصلنامه تاریخ شفاهی، دوره ۴، ش ۲ (پیاپی ۸)، پائیز و زمستان ۱۳۹۷.

خارج شدن از نظر

بازخوانیِ شعار «یا مرگ یا مصدق» در سالروز درگذشت دکتر مصدق

چهاردهم اسفند یادآور روزی است که دکتر مصدق، بزرگ‌مرد تاریخ معاصر ایران چهره در نقاب خاک کشید. او که نمایندة هشت دورة مجلس شورای ملی و دو دوره نخست‌وزیر بود، با مردم و برای مردم، بذر نهضت ملی نفت را گستراند و آن را شکوفا کرد. دکتر مصدق به‌واقع در میان اقشار مختلف جامعه از هر طیفی از محبوبیت برخوردار بود و چهرة سیاسی و مشیِ ملی او الهام‌بخش شماری از شاعران و نویسندگان- چه در زمان حیاتش و چه پس‌ازآن- بود. دکتر مظاهر مصفا، استاد شناخته‌شدة دانشگاه تهران و قصیده‌سرای نامدار معاصر یکی از دوستداران راستین دکتر مصدق بود. او در مصاحبة تاریخ شفاهی با نگارنده که با عنوان «شاعرِ مُشتعل» منتشر شده است، به شرح ارادتِ قلبی خود نسبت به رهبر نهضت ملی و سرایش اشعاری در تعلقِ خاطر به او پرداخته است؛ عاطفه‌ای اجتماعی و خالی از هر شائبه‌ای که در شعرش تجلّی یافت.

دکتر مصفا که در سال‌های پیش‌از ۲۸ مرداد به‌عنوان یک شاعر مصدقی شهرت یافته بود، اشعار بسیاری در هواداری از دکتر مصدق سروده بود، اما هیچ‌کدام هم‌سنگِ یک شعرِ او زمزمة پیر و جوان در کوچه و برزن نشد. او این‌طور سروده بود:

ای شیرِ پای در بند، ای پیشوا مصدقای بر سپاهِ شیران، فرمانروا مصدق
آزادگان به راهت، از جان خود گذشتندبا خون خود نوشتند، یا مرگ یا مصدق

چندی نگذشت که شعار «یا مرگ یا مصدق» از این شعر برآمد و علاوه‌بر اینکه روی دربِ منزل دکتر مظفر بقایی حک شد، در تجمعات نهضت ملی به گوش رسید و در یادها ماندگار شد. بازخوانیِ این شعار، درخشش روحیة آزادمنشیِ دکتر مصدق و فضیلت آن را بر بلندای تاریخ ایران‌زمین یادآور می‌شود.

خارج شدن از نظر

یازدهم شهریور، زادروز ایران درودی، بانوی رنگ و نور

ایران درودی (۱۳۱۵- ۱۴۰۰)، نقاش، نویسنده، کارگردان، و استاد دانشگاه در خراسان دیده به جهان گشود. خاندان پدری و مادری‌اش از بازرگانان سرشناس خراسان و قفقاز بودند. او که از کودکی به نقاشی علاقه‌مند بود، پس‌از اتمام تحصیلات متوسطه راهی پاریس شد و در دانشکدة هنرهای زیبای بوزار به تحصیل پرداخت. چندی بعد دورة ویترای را در آکادمی سلطنتی بروکسل، تاریخ هنر را در موسسة لوور پاریس و دورة کارگردانی را در انستیتو آر.سی.ال نیویورک به پایان رساند. او از محضر استادانی صاحب‌نام بهره برد و خود نیز شاگردان بسیاری تربیت کرد.

درودی هنرمندی خلّاق و نقاشی نوآور بود. او که با رنگ‌ها و فضاهای منحصربه‌فردش شناخته می‌شد، نورهایی را که از درونش ساطع می‌شد، با جادوی دستانش بر بوم نقاشی به تصویر می‌کشید؛ نورهایی که بارقه‌های امید را به چشمان هر بیننده‌ای می‌تاباند. آن‌قدر اثر درجه‌یک داشت که هر یک به تنهایی وی را در زمرة بهترین نقاشان جهان جای می‌داد. تابلوی نفت ایران که او را در ۳۲ سالگی به شهرت جهانی رساند، از سوی احمد شاملو «رگ‌های زمین، رگ‌های ما» نام گرفت.

زندگینامة خودنوشت بانوی رنگ و نور با عنوان «در فاصله‌ی دونقطه …!»، بیش از شش دهه فعالیت هنری او را نمایان می‌سازد. درودی با قلم شیوا و هنرمندانه‌اش، زندگینامه‌ای خواندنی و تأمل‌برانگیز خلق کرده است. هم‌دوره بودن با جنگ جهانی دوم و ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، و نیز ملاقات با بزرگانی همانند ابراهیم پورداوود، آندره مالرو، ژان کوکتو و … به این زندگینامه جذابیتی خاص بخشیده است.

استاد درودی باور داشت که «باید کوله‌بار غم‌ها و دلتنگی‌ها را بر زمین گذارد و به استقبال آینده رفت، حتی اگر این آینده یک روز یا یک ساعت یا فقط یک لحظه باشد». او عاشق سرزمینش ماند و خاک وطن را سرمة چشمان و الهام‌بخش آثار هنری‌اش قرار داد.

خارج شدن از نظر

دکتر حسین خطیبی و چاپ لغت‌نامة دهخدا

خدمات زنده‌یاد دکتر خطیبی از ساحت‌های علمی، اجتماعی و سیاسی مورد تأمل و مداقة پژوهشگران قرار گرفته و از تلاش‌های نیک‌اندیشانة این ادیب والامقام یاد شده است. از منظر علمی، او از نخستین دانشجویان دورة دکترای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران بود و بعدها به‌عنوان دانشیار به تدریس اشتغال یافت و پس‌از درگذشت ملک‌الشعرای بهار، کرسی استادی ایشان به دکتر خطیبی تفویض شد. بُعد اجتماعی او مربوط به بیش از سه دهه مدیریت و همکاری افتخاری با جمعیت شیروخورشید سرخ ایران بود. حُسن مدیریت او موجبات رشد و شکوفایی جمعیت را در ابعاد ملی و بین‌المللی فراهم آورد. زندگی سیاسی دکتر خطیبی نیز از دورة بیست‌ویکم مجلس شورای ملی آغاز شد، زمانی‌که به واسطة خدماتش در بازسازی شهر لار پس‌از زلزله، به‌عنوان وکیل مردم این شهر وارد مجلس شد و در ادوار بیست‌ودوم تا بیست‌وچهارم نمایندة مردم تهران بود.

اما دکتر خطیبی تحفة ارزشمندی را نثار فرهنگ ایران‌زمین کرد که شاید کمتر از سایر خدماتش شناخته‌شده باشد؛ اهتمام به چاپ «لغت‌نامة دهخدا». این اثر سترگ که روحیة سخت‌کوشی علامه دهخدا و یارانش از میان سطور آن نمایان است و آموزه‌های معنوی آن بر مسیر دوستداران فرهنگ ایران‌ پرتوافشانی می‌کند، به همت او چاپ و منتشر شد. دکتر خطیبی در مصاحبة تاریخ شفاهی با نگارنده که با عنوان «تدبیر ماندگار»[1] منتشر شده است، ماجرای چاپ نخستین جلد لغت‌نامه را به تفصیل شرح داده است.

زمانی‌که او در حال تهیة رسالة دکتری بود، با معرفی ملک‌الشعرای بهار با علامه دهخدا آشنا شد و برای بهره‌مندی از معلومات ایشان به منزلشان راه یافت. مرحوم دهخدا که دائم کتاب می‌خواند و فیش تهیه می‌کرد، با افرادی که به دلایل مختلف به ملاقاتش می‌رفتند، درد دل می‌کرد که این فیش‌ها را تهیه کرده است و هیچ ناشری حاضر به چاپ آنها نیست و با مرگش از بین می‌رود. دکتر خطیبی تحت تأثیر صحبت‌های علامه قرار گرفت و روزی که با دکتر عبدالله معظمی، نایب‌رئیس مجلس شورای ملی در این زمینه مشورت کرد، به اتفاق به منزل دهخدا رفتند. دکتر معظمی در آن دیدار قول داد تا اختصاص بودجه برای چاپ لغت‌نامه را به تصویب مجلس برساند و مجلس چاپ آن را بر عهده گیرد.

طرح چاپ لغت‌نامة دهخدا پس‌از تهیه و تایید توسط پانزده نفر از وکلای مجلس، به تصویب رسید و در پی آن، «کمیسیون فرهنگ دهخدا» تشکیل شد که اعضای آن مشتمل بود بر سید محمد هاشمی، حسین خطیبی، ارباب مهربان مهر و مهدی اکباتانی، البته پیشبرد کارها بر عهدة دکتر خطیبی بود. چندی بعد نخستین همکاران علامه دهخدا خدمت ایشان معرفی شدند تا فیش‌های نامنظم را پشت هم بگذارند و به سامان برسانند. دکتر معین در جایگاه مدیر علمی تدوین لغت‌نامه و دکتر خطیبی به‌عنوان مدیر اداری و مالی کارها را پیش بردند تا جلد اول آماده شد و با مقدمة دکتر خطیبی و امضای سردار فاخر حکمت، رئیس مجلس به چاپ رسید.

دکتر خطیبی از آن تاریخ با گروه تدوین لغت‌نامة‌ دهخدا همکاری نکرد و دکتر معین و دکتر شهیدی با شایستگی انتشار مجلدات بعدی را دنبال کردند و میراث دهخدا را به سرمنزل مقصود رساندند، اما اهتمامی که در امر چاپ و نشر آن مبذول داشت، او را در زمرة بانیان راستین این اثر سترگ جای داد و آن‌طور که در مصاحبه گفته است: «اگر بخواهید بدانید که بانیان واقعی چاپ این لغت‌نامه چه کسانی بودند، در درجة اول مرحوم دکتر معظمی و در درجة دوم هم من به‌عنوان «اَلدالُ علی الخَیرِ کَفاعلُه» بودم و این اثر نفیس به سرانجام رسید» (خطیبی، ۱۴۰۰، ص ۶۸).


[1] خطیبی، حسین (۱۴۰۰). تدبیر ماندگار، مصاحبة تاریخ شفاهی با دکتر حسین خطیبی. مصاحبه، تدوین و پژوهش پیمانه صالحی. تهران: سازمان اسناد و کتابخانة‌ ملی ایران.

خارج شدن از نظر

بزرگداشت یاد و نام استاد ثریا قزل‌ایاغ (دی ۱۳۲۲- فروردین ۱۳۹۹)

«ما جامعة كتابخوان نخواهیم داشت، مگر اینكه بچه‌‌های كتابخوان داشته باشیم. شما نمی‌‌توانید در دانشگاه به دانشجویی كه تا پیش از آمدن به دانشگاه یك كتاب غیردرسی نخوانده است خدماتی ارائه کنید. استادی هم كه در این چرخه است، حتی اگر خارج از كشور هم‌ درس خوانده باشد و ارزش كتاب را بداند؛ وقتی آمده در چرخة دانشگاهی‌ای كه با یك جزوة چهل پنجاه‌صفحه‌ای هم می‌‌تواند سی سال درس بدهد، عادتش را كنار گذاشته است. بچه‌‌ای كه از مدرسه به دانشگاه می‌‌فرستید، باید جست‌‌وجوگر باشد و از استاد کار بطلبد تا او نتواند با تنبلی، كلاسش را اداره كند. کتابخانه محل خودآموزی است و باید اقشار مختلف جامعه را از طریق کتابخانه‌‌ها کتابخوان کنیم».

دل‌سپرده به کودکان، مصاحبة تاریخ شفاهی با ثریا قزل‌ایاغ. مصاحبه، تدوین و تحقیق پیمانه صالحی. تهران: سازمان اسناد و کتابخانة‌ ملی ایران، ۱۳۹۶.

خارج شدن از نظر

استاد ثریا قزل‌ایاغ، فرشته‌بانوی ادبیات کودک

ثریا قزل‌ایاغ (۱۳۲۲- ۱۳۹۹)، کتابدار، استاد دانشگاه، نویسنده و مترجم ادبیات کودکان و همکار شورای کتاب کودک بود. او در شناساندن اهمیت تدریس ادبیات کودکان و تربیت کتابدار متخصص کودک و نوجوان و نیز اهمیت کتابخانه‌های آموزشگاهی نقشی مؤثر داشت. همچنین برای گسترش ابعاد اجتماعی کتابداری، یعنی ترویج خواندن و کتاب برای همه، بسیار کوشید.

اشتیاق قزل‌ایاغ به ادبیات کودک از دوران ابتدایی و پس از آشنایی با فضل‌الله صبحی مهتدی، قصه‌گوی کودکان آغاز شد. او مسیر تحصیلی‌اش را در رشتة روزنامه‌نگاری و کتابداری پی گرفت و نخستین مدرس رسمی درس‌های ادبیات کودکان و  مواد و خدمات کتابخانه برای نوسوادان بزرگسال در دانشگاه تهران بود. همکاری با شورای کتاب کودک و تجربه‌هایی که اندوخت، پشتوانة‌ غنی او در تدریس بود و در مقابل، در راه تحقق آرمان‌های شورا بسیار تلاش کرد که بعضی از مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از: تدوین ضوابط ارزیابی کتاب‌های کودکان، مشارکت در گروه‌های بررسی کتاب، مشارکت در برنامه‌ریزی و اجرای کارگاه‌های گوناگون، فعالیت‌های بین‌المللی درزمینۀ معرفی آثار برگزیده،‌ همکاری با فرهنگنامه کودکان و نوجوانان و …

استاد قزل‌ایاغ که به دلیل فروتنی ذاتی، خود را کورسویِ چراغی در عالم کتابداری نمی‌دانست، چنان به‌تمام زیست که به چلچراغ ادبیات کودک و نوجوان بدل شد. او که خود زمانی داور جایزة‌ اَندرسن بود، چهاردهم فروردین ۱۳۹۹، مقارن با روز جهانی کتاب کودک (زادروز اَندرسن) دیده از دنیا فرو بست. فرشته‌بانوی ادبیات کودک، دل به کودکان سپرد و کوشید با پژوهش در این حوزه، به دنبال راه‌حل برای مسائل آنان باشد.

خارج شدن از نظر

پنجم دی‌ماه، زادروز استاد ثریا قزل‌ایاغ

«امروزه ادبیات کودک و نوجوان در دنیا در شاخه‌های مختلف گسترش یافته است. در واقع  فقط در حوزة‌ تألیف کتاب یا سرایشِ شعر یا تصویرگری نبوده، بلکه در عرصه‌های پژوهش، تدریس و فعالیت‌های آکادمیک متبلور شده است. وقتی یک برنامه‌سازِ تلویزیون برای بچه‌ها برنامه درست می‌کند، باید بداند که برنامة تلویزیونیِ خاص کودک و نوجوان به چه شکل تهیه می‌شود چون این هم گونه‌ای از ادبیات کودک است. ادبیات کودک و نوجوان تنها لایِ کتاب‌ها نیست، بلکه می‌تواند در رسانه‌های گوناگون هم باشد و به‌صورت نوار کاست، نوار ویدئو، برنامة تلویزیونی، برنامة رادیویی، تئاتر و سینمای کودک و نوجوان نمایان شود. لازمة شکوفایی ادبیات کودک و نوجوان این است که تحقیق در حوزه‌های وابسته به آن جریان داشته باشد. باید آثارِ جهانی ترجمه شود،‌ بیاید و خوانده شود. همین‌طور لازم است به تربیت نیروهای انسانی به‌منظور نقدِ کتاب‌های کودک و نوجوان در بخش تألیف،‌ ترجمه و تصویر همت گماشت».

دل‌سپرده به کودکان: مصاحبة تاریخ شفاهی با ثریا قزل‌ایاغ. مصاحبه، تدوین و تحقیق پیمانه صالحی. تهران: انتشارات سازمان اسناد و کتابخانة‌ ملی ایران، ۱۳۹۶.

خارج شدن از نظر

هفتم مرداد، خاموشی استاد بدرالزمان قریب، بانوی زبان‌های خاموش

بدرالزمان قریب (۱۳۰۸- ۱۳۹۹)، استاد بنام زبان‌شناسی، متخصص زبان سُغدی، عضو پیوستة فرهنگستان زبان و ادب فارسی، و چهرة ماندگار زبان‌شناسی بود. او در شکوفایی پژوهش‌های زبان‌شناسی تاریخی و ادبیات میانة ایران و شناساندن زبان سُغدی به جهانیان نقشی مؤثر داشت.

دکتر قریب در خانوادة عالم‌پرورِ شمس‌العلماء قریب گرکانی پرورش یافته بود و از محضر دانشمندان زبان و ادب فارسی در دانشگاه تهران کسب فیض کرده بود. در همین دوره به شناخت ریشه‌های زبان‌های باستانی و کشف دنیای جدید از زبان‌های خاموش مشتاق شد و در پی آن، رهسپار دانشگاه پنسیلوانیا شد. او ضمن آشنایی با ایران‌شناسان برجستة اروپایی و آمریکایی، به دریافت دکترای زبان‌شناسی نائل آمد. استاد قریب چندی پس‌از پایان تحصیل، با فراگیری دانشی جدید به وطن بازگشت تا دانسته‌هایش را به جوانان علاقه‌مند انتقال دهد.

کتاب‌های فرهنگ زبان سُغدی و زبان‌های خاموش، از آثار منحصربه‌فرد بانوی واژه‌ها، موفق به دریافت جوایز متعددی از جمله جایزة کتاب سال شده‌اند. او ضمن تدریس در دانشگاه‌ شیراز و دانشگاه تهران، به عضویت انجمن‌های بین‌المللی، از جمله انجمن ایران‌شناسان اروپایی، انجمن ایران‌شناسی فرانسه و انجمن نوشته‌های ایرانی در لندن درآمده بود. دکتر قریب خردمندی فروتن و آزاده، استادی دقیق و موشکاف، و ایران‌دوستی کم‌مانند بود. او که در دوران جوانی با طبع بلند و روحیة لطیفش اشعاری دلنشین می‌سرود، فراگیری علم و دانش را سرلوحة زندگی‌اش قرار داده بود و با اشراف به نیاز دانشجویان به متون پایة زبان‌شناسی، آثاری گران‌سنگ تألیف و ترجمه کرد. جهان‌بینی او که بر پایة توجه به جهانِ انسانی بنا شده بود، به دیدگاهش نسبت به زندگی معنا بخشیده بود. زبان‌شناسیِ ایران نیک‌اقبال بود که از موهبت حضور جانانة دکتر قریب بهره برد. یادش مانا و سبز باد.

خارج شدن از نظر

جایزة کتابدار اجتماعی، مزیّن به نام استاد نوش‌آفرین انصاری

فراخوانِ معرفی کتابدار اجتماعی سال، به نام ستارة فروزان علم و دانش، سرکار خانم نوش‌آفرین انصاری آراسته شده است؛ کتابداری والامقام که تفکر کتاب برای همه در قالبِ کتابداری اجتماعی با نحوة نگرش او به این حوزه، مفهوم یافته است. استاد انصاری در گفته‌ها، نوشته‌ها و طرح‌هایش به تبیین نقش کتابدار پرداخت و او را به پلی میان نوشته و خواننده تشبیه کرد و پیوند راستین میان این دو پدیده را از شاهکارهای حرفه‌ای کتابدار دانست.

جایزة ملی نوش‌آفرین انصاری فرصتی است برای اینکه نسل جوان با معماران کتابداری و اطلاع‌رسانی (علم اطلاعات و دانش‌شناسی) آشنا شوند و بدانند استادان پیشگام از جان مایه گذاشتند تا علمی را که دیرتر از سایر علوم در ایران آغاز شده بود، همگام با تحولات جهانی پیش بردند و به سرمنزل مقصود رساندند. این جایزه به ما یادآوری می‌کند که شکوفایی کتابداری اجتماعی مرهون فروتنی و سخاوتِ کتابدارانة استاد انصاری و همفکران او در مسیر تعالی این حوزه بوده است. بی‌تردید توصیف استادِ استادان از ویژگی‌های یک کتابدار (مندرج در کتاب ستارة فروزان) که آیینة تمام‌نمای شخصیتش است، الهام‌بخش و چراغِ راه کتابداران خواهد بود:

«یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های کتابدار این است که نسبت به هیچ چیزی بخیل نیست. کتابدار نه در مالش، نه در جانش، نه در سلامتی‌اش و نه در اطلاعاتی که دارد و می‌تواند به دیگران انتقال دهد، بخل نمی‌ورزد. من هیچ‌وقت باور نمی‌کنم که چیزی را بلدم و کاری را خوب انجام می‌دهم. من احساس می‌کنم که همه‌چیز به دلایلی از من می‌گذرد و من یک راه عبور هستم. من نه شروع‌کننده و نه پایان‌بخش هستم».

خارج شدن از نظر

دوازدهم آذر، زادروز استاد ژاله آموزگار، فرزانه‌بانوی مطالعات ایران باستان

دکتر ژاله آموزگار، استاد بنام فرهنگ و زبان‌های باستانی و اسطوره‌شناسی سرشناس، بیش از پنج دهه از عمر پُربرکتش را در راه روشن نگه‌داشتن مشعل پژوهش‌هایِ ایران باستان گذرانده است. او با تألیف و ترجمة متون پایه در این حوزه، ابزار کار برای تدریس و یادگیری هرچه بهتر متون باستانی را فراهم آورده است. «شناخت اساطیر ایران»، «زبان پهلوی، ادبیات و دستور آن» و« اسطورة زندگی زردشت» از آن دسته کتاب‌هاست که به‌صورت روشمند و با زبانی ساده و قابل‌فهم، به‌عنوان منبع موثق در دانشگاه‌ها تدریس می‌شود.

فرزانه‌بانوی اسطوره‌شناس،‌ ضمن عضویت در فرهنگستان زبان و ادب فارسی، مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، انجمن ایرانشناسی فرانسه و هیئت گزینش کتاب و جایزة بنیاد موقوفات دکتر افشار؛‌ جوایز و نشان‌های ارزشمندی از جمله نشانِ عالی دولت فرانسه و جایزة سرو ایرانی را دریافت کرده است. استاد آموزگار فرهیخته‌ای متواضع و فروتن و سخن‌دان و سخن‌سنج است که در انتقال آموخته‌ها به جوانان شوریده‌‌دل، مشتاق و سخی است. او پس از سال‌ها تلاش جهت فراگیری زبان‌های باستانی و گشودن رمز و راز اسطوره‌ها، همچنان در کشف معنای صحیح واژه‌های باستانی کوشاست. او به ما می‌آموزد که سرزمین اجدادی، بزرگان و دانشمندان این خاک، فرهنگ و ادبیات ایران را در پرتو یگانگی ملی و به دور از هر گونه تعصب دوست بداریم و به آن مفتخر باشیم. پژوهش‌هایِ ایران‌ باستان تا ابد، مرهون اندیشة پویا و دستانِ سبز استاد آموزگار است. سایة مهین‌بانوی دانشور، بر تارکِ علم و فرهنگ ایران‌زمین مستدام باد.

خارج شدن از نظر

پاسداشت مقام معلم

«من از سال ۱۳۴۰ که به دورة دکترای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران وارد شدم، تا سال ۱۳۴۹ که استاد بدیع‌الزمان فروزانفر به رحمت ایزدی پیوست، به‌طور رسمی و غیررسمی شاگرد ایشان بودم؛ در واقع پنج‌سال پس از پایان دورة دکتری نیز در محضر درس ایشان تلمذ می‌کردم. کلاس استاد فروازنفر بی‌نظیرترین کلاس بود و تا قیامت، کلاسی به شیرینی و مفیدی کلاس ایشان نخواهد آمد. خداوند آن استعداد، حافظه، سواد و احاطه بر علوم، فنون و معارف اسلامی و عرفانی را که به استاد عطا کرده بود، به کسی نخواهد داد. استاد فروزانفر دقت بی‌مانندی داشت و به گفتار و نوشتار دانشجویان ادب فارسی بسیار اهمیت می‌داد. وی نکته‌بین و جزئی‌نگر بود و بر لزوم مراجعه به همة آثار و منابع موجود به‌منظور تدوین پژوهشی کامل تاکید داشت.

کلاس‌های استاد فروزانفر به این صورت نبود که یکی دو سال برویم، بلکه با همة کلاس‌ها فرق می‌کرد. در کلاس ایشان از دانشجوی سال اول لیسانس تا سال آخر دکترای ادبیات فارسی شرکت می‌کردند، در واقع افراد جدید با کسانی که از قبل بودند، همکلاس می‌شدند. اشخاصی هم از سایر رشته‌ها در کلاس‌های درس استاد حضور می‌یافتند. من جزو افرادی بودم که اجازه داشتم هفته‌ای یک‌روز (عصرهای چهارشنبه) به منزل استاد بروم و بدون استثناء در تابستان و زمستان خدمتشان می‌رسیدم و در آخرین جلسة درس ایشان در اردیبهشت ۱۳۴۹ نیز شرکت کردم. من از اولین روز ورود به دورة دکترای ادبیات تا آخرین جلسة تشکیل کلاس استاد، حتی یک جلسه هم غیبت نکردم».

مصاحبه با زنده‌یاد، دکتر حسن احمدی گیوی. مصاحبه و تدوین پیمانه صالحی. دوفصلنامه تاریخ شفاهی، دوره ۱، ش ۲ (پیاپی ۲)، پائیز و زمستان ۱۳۹۴.

خارج شدن از نظر

دختران قوچان

«حکایت دختران قوچان: ازیادرفته‌های انقلاب مشروطیت»

کتاب «حکایت دختران قوچان» تألیف افسانه نجم‌آبادی، تاریخ‌نگار و استاد دانشگاه هاروارد، سال ۱۹۹۵م/ ۱۳۷۴ش. در نشر باران در سوئد و انتشارات روشنگران در تهران منتشر شد. این کتاب مشتمل بر دو بخش است: در بخش اول گزارش کامل فروش دختران رعایای قوچان به ترکمانان و ارامنه عشق‌آباد، و به اسارت رفتن زنان باشقانلو در دوران حکمرانی آصف‌الدوله در خراسان، با تکیه بر منابع و اسناد تاریخی مستندسازی شده است. خشم مردم از این واقعة دردناک، به دلیل شرایط سیاسی خاص در زمان وقوع آن، به‌طور گسترده‌ای انعکاس یافت و وجه همدلانه‌اش، آن را از انحصار خراسان بیرون آورد و همدردی با «دختران قوچان» به نمادی برای همراهی با «دختران ایران» بدل شد. بخش دوم با تجزیه‌وتحلیل ابعاد اجتماعی و فرهنگی این واقعه، به تفصیل به این موضوع پرداخته است که چطور این موضوع در حوادث دوران مشروطه گم شد و به سادگی از چشم مورخان پس‌از مشروطه دور ماند؟!

نجم‌آبادی در مسیر تبیین این پژوهش، از یک مورخ به یک منتقد تغییر جایگاه می‌دهد و پرسش‌های او و تلاش برای یافتن پاسخ‌هایی درخور برای موضوعات مرتبط با آن، برآمده از نگاهی زنانه به رخدادی اجتماعی است؛ اینکه حکایت دختران قوچان چه مؤلفه‌هایی داشت که آن را به روایتی قوی بدل کرد و به چه دلیل در میان رخدادهای انقلاب مشروطه اهمیت علّی نیافت؟ نویسنده این‌طور استنباط می‌کند که در فراموشی این رویداد تاریخی، نشانه‌هایی از تاریخ‌نگاری مردمَدار مشاهده می‌شود که ارزش چندانی برای ثبت مسائل زنان قایل نیست. این کتاب ارزشمند در حوزة تاریخ‌نگاری زنان، با بازنگاری ماجرای غم‌بار دختران قوچان، وجه مردانة تاریخ‌نگاری رسمی را به یک سو می‌نهد و با تمرکز بر ابعاد این واقعه، دریچه‌ای نو به شناخت تاریخ ایران می‌گشاید؛ تاریخی که روایتگر ظلم بر آحاد مردم باشد و به عوامل مختلف زمینه‌سازِ انقلاب مشروطه واقع‌گرایانه بنگرد.  

خارج شدن از نظر